مصاحبههای سفارشی و گاه اجباری در حمایت از فدراسیون بسکتبال که این روزها شاهدیم مشکلی از بسکتبال حل نمیکند.
به دنبال به راه افتادن موج مسئولیت و مطالبهگری مجمع عمومی فدراسیون بسکتبال، برخی با به راه انداختن حواشی و دروغپردازی قصد متوقف کردن این حرکت اساسی را در بسکتبال دارند.
چنانچه به حرفهای این عده که یا کارمند فدراسیون شدهاند یا برخی رؤسای هیئت استانی هستند توجه کنیم انگار مجمع عمومی یک تشکل اضافه و بیمسئولیت است و صحبت درباره آن حاشیهسازی است!
به اعتقاد این عده که قدرت مجمع عمومی را نشناختهاند یا عمدی وانمود میکنند در بسکتبال اتفاقاتی منجر به عقبگرد این ورزش نشده است، همهی ارکان قدرت در اختیار رئیس فدراسیون است. این در حالی است که مجمع عمومی رکن عالی تصمیمگیری در فدراسیون بسکتبال و بالاتر از هیئت رئیسه و رئیس فدراسیون است.
میگویند نمیتوان با 8 – 7 ماه کار رئیس فدراسیون را بررسی کرد در صورتی که کار رئیس فدراسیون با انتخابات و انتصابات او کاملاً قابل بررسی است چون اهالی بسکتبال با شناخت از یکدیگر و میزان کارایی هر فرد، به راحتی میتوانند تشخیص دهند اوضاع در این مدت چگونه بود و در آینده چگونه خواهد شد.
عقل سلیم حکم میکند به جای حاشیهسازی برای مجمع عمومی، افراد اشتباهی که در پستهای مختلف قرار گرفتهاند را شناسایی کرد و نگاهی نو و تحلیل درست به انتخاب مربیان در تیمهای ملی افکند. از قدیم گفتهاند جلوی ضرر را هر کجا بگیری منفعت است.
اشتباههای مدیریتی در 8 – 7 ماه بسیار زیاد است که سعی میکنیم در مطالب مختلف و به طور جداگانه به آنها بپردازیم.
یکی از بهترین موقعیتهایی که از بسکتبال ایران سلب شد، ناکامی تیم جوانان در کسب سهمیه جام جهانی بود.
ناکامی تیم جوانان در آسیا با توجه به اینکه آخرین قهرمانی جوانان در سال 2016 بود مورد انتقاد درست کارشناسان دلسوز بسکتبال است.
پس از آن قهرمانی یک بار ششم شدیم اما در حضور استرالیا و نیوزلند. در سال 2018 تیم ایران در یک چهارم به نیوزلند باخت. دوران کرونا بازیها برگزار نشد اما تیم جوانان بدون بازی و بعد از انصراف چین و نیوزلند، سهمیه جام جهانی 2021 گرفت.
در سالجاری ایران بسان 2016 میزبان شد. امسال در غیاب استرالیا و نیوزلند باور عمومی بر این بود تیم ایران اگر قهرمان نشود لااقل یکی از چهار سهمیه جام جهانی را کسب کند اما این اتفاق نیفتاد. در حالی که سعی میشود این نتایج را به گردن ضعف کار پایهای در 6 سال گذشته انداخت اما حامیان فدراسیون بسکتبال با اشاره به 3 بازیکن تیمهای پایه که به اروپا ترانسفر شدهاند در واقع صحبت خودشان را نقض میکنند. چطور میشود در 6 سال گذشته کار پایهای صورت نگرفته باشد اما محصولی از همین دوران به اروپا صادر شود؟
آمادهسازی تیمهای پایهای بعد از پشت سر گذاشتن دوران کرونایی به اندازه سایر تیمها بود چرا که کرونا شامل تیمهای دنیا شده بود. از این تیمها به ویژه جوانان به خاطر میزبانی، توقع قهرمانی یا کسب سهمیه جام جهانی داشتیم. اشکال بزرگ مدیریتی در خصوص این تیم نفرستادن جوانان به مسابقات غرب آسیا بود ولو به عنوان بازی تدارکاتی با توجه به اینکه حضور ایران در مسابقات جوانان آسیا به دلیل میزبانی قطعی بود. اردوی این تیم در ترکیه در بهترین زمان انجام شد حالا فدراسیون بسکتبال نتوانست تیمهای باکیفیت بهتری جور کند تا ضعفهای تیم در بازیهای تدارکاتی بهتر نمایان شود مساله جداگانهای است. حتی نفرستادن دو بازیکن به کمپ بدون مرز استرالیا را باید از حاشیههای فدراسیون بسکتبال و ملتهب کردن فضای اردوی جوانان بررسی کرد.
بازیکنانی مانند صارم جعفری که به اسپانیا، امینی به موناکو و پارسا عزتی به آذربایجان ترانسفر شدند نشان از کیفیت این نفرات در تیمهای پایه دارد که به طور قطع در مدت 5 – 4 ماه فدراسیون بسکتبال ساخته نشدند بلکه در راه ساخته شدن آنان به همراه مجموعهای از استعدادهای بسکتبال که در تیمهای پایهای به دلیل تصمیمات اشتباه فدراسیون سوختند و فرصت جهانی را از دست دادند، نیروهای متعددی دخیل بودند.
در واقع محصولی آماده داشتیم که در فصل برداشت به جای خوشهچینی، آن را از بین بردیم.
دروغپردازی برخی افراد برای توجیه این نتایج، گرهای از مشکلات تیمها در ساماندهی غلط و اشتباههای فنی که طی مدت اردوها و مسابقات داشتند باز نمیکند.
باید پذیرفت که فدراسیون پرحاشیه و ملتهب در ناکامیهای پدید آمده مقصر است و با ادعاهای عجیب و قیاسهای غیرضروری و به حاشیه راندن مشکلات اساسی توسط اطرافیانش نمیتوان نتایج ضعیف تیمهای پایهای را توجیه کرد.