گزارشگری در بسکتبال نباید با دریوزگی نهار یک فدراسیون سقوط کند.
فصل لیگهای بسکتبال که فرا میرسد، دوستداران بسکتبال پای تلویزیون مینشینند تا بازیهای تیمهای مورد علاقهی خود را تماشا کنند.
تلویزیون در کنار بازیهایی که به طور معمول پخش میکند (قدیم که داشتیم الان نمیدانم شاید همهاش پولی شده)، تعداد پرشمار دیگری از بازیها را با مشارکت بازرگانی یک فدراسیون، روی آنتن میبرد. با بودجهای که از سوی تیمهای باشگاهی تأمین میشود و تیمها طبق توافق، متعهد به پرداخت این مبلغ هستند.
پخش تلویزیونی با همهی اشکالاتی که به ورزش ایران در «حق پخش» وارد است، قاعدتاً میبایستی ابتدا در خودِ تلویزیون، ابتکارات و کنش متعهدانه پدید آورد اما با شنیدن گزارش برخی گزارشگران نه تنها این گونه نیست، بلکه این افراد بدل به مبلغان بی چون و چرای یک فدراسیون شدهاند.
در حوزهی گزارشگری بسکتبال تلویزیون چهرههایی همچون افشارها یا واحد، همچنین در پلتفرمها گزارشگران جوانی آمدهاند که با شناخت خوب از بسکتبال، در گزارشگری نیز حرفی برای گفتن دارند. با این حال تلویزیون روی «کارمند – گزارشگر» تسلط و کنترلی ندارد چون در طول گزارش، تقلای چاپلوسانه، واقعاً برای مخاطب مشمئزکننده است. هیچگونه بار فنی هم ندارد.
گزارش یعنی توصیف آنچه در بازی اتفاق میافتد. به من مخاطب چه که کارمند – گزارشگر بسکتبال، به جای گزارش بازی؛ توصیف صحنهها، عملکرد بازیکنان و … هر دفعه که میکروفن به او دادهاند به نوبت از دوستان و همکارانش در فدراسیون تعریف میکند! به جای اسم بازیکنی که یک حرکت تماشایی انجام داد باید اسم یک آدم بیربط در کمیتههای فدراسیون یا سایر فدراسیوننشینها را بشنویم.
یک بار ساز+مان لیگ، بازی بعدی کمیته داوران، سری بعد آموزش و همینطور سریهای بعدی تعریف از کمیتههای فدراسیون. آن هم با عقب افتادن از صحنههای مسابقه و مدام در حال قصهگویی که تمرکز بیننده بههم میخورد و تنها تصمیمی که این موقعها میتوان گرفت، بستن صدای تلویزیون است! مسأله ما تلویزیون نیست. مسأله «تلویزیون در نقش روابط عمومی یک فدراسیون است» که تلویزیون باید به آن توحه کند.
تلویزیون یک کمیتهای به نام ارزیاب و نظارت دارد. من نمیدانم کارشناسان این کمیته چه کسانی هستند اما به عنوان کسی که هم سابقهی گزارشگری دارم و هم سالها کار در بسکتبال، گزارشگری بسکتبال نباید با دریوزگی نهار یک فدراسیون سقوط کند.