ما عادت به علاف کردن خودمان با یکسری حرفها و کارهایی را داریم که بیشتر اوقات نمیدانیم «چی کار میکنیم» و «چی میگیم» بعد برای همین ندانستنهایمان مجبوریم یکسری صغرا و کبرا بچینیم!
سایت خانه بسکتبال ایران – «پیشنهاد میزبانی دادیم»، به کی؟ کجا؟ چرا؟ سطح امکانات؟ «ما در منطقهای هستیم که کشورهای عربی حضور دارند»، الان باید چی کار کنیم؟ از نقشهی جغرافیا بپریم بیرون؟ «بازیکن خارجی به لیگ ما کمک میکنه» کدام بازیکن خارجی؟ «سفرهای استانی استعدادیابی»، با کدام طرح و پشتوانهی علمی و…، از همین حرفهاست که این روزها زیاد میشنویم. یکی از این حرفها هم مربوط به پخش تلویزیونی بازیها بود که توسط یکی از مسئولان عنوان شد و ظاهراً از افتخارات وی در دوران مسئولیت معاصر است!
طبیعی است هر کسی این حرفها را بشنود منتظر موجی از رشد و پیشرفت در بسکتبال ایران نخواهد بود. یکسری حرفهایی از روی علاقهی یکسری افرادی که بر مسند کار هستند زده میشود و ممکن است دور و بریها سری به نشانهی تأیید تکان بدهند، اما خوش بینی کاذب است.
در اوضاع کنونی بسکتبال ایران، ما با توصیههای اشتباه افراد روبهرو هستیم. یکی از این توصیهها «سفرهای استانی استعدادیابی» است. ظرفیتهای یک استان در شناسایی، و پرورش استعدادها نادیده گرفته میشود آن وقت یک گروه ثابت از طرف فدراسیون بسکتبال به استانها میروند و ظرف 24 تا 48 ساعت، استعدادها را پیدا میکنند! کسی هم نمیپرسد آیا استانهای ما نمیتوانند با نیروهای استان، کارگروههای استعدادیابی تشکیل بدهند؟
فرصتها و تهدیدهای سفرهای استانی استعدادیابی چیست؟
تحت کنترل درآوردن افراد، ایجاد محدودیت برای کسانی که با فدراسیون یا هیئتها اختلاف نظر دارند و باید از چرخهی فعالیت دور شوند، با دادن اختیارات فقط به فدراسیون و هیئتها در شناسایی استعدادها و مختل کردن کار باشگاهها و … پیامدهای توصیهی سفرهای استانی استعدادیابی بیشتر از این حرفهاست.
هیئتها به آزمایشگاههایی تبدیل میشوند که استعدادها از این آزمایشگاه به آن آزمایشگاه منتقل میشوند!
استعدادیابی فراتر از تصوراتی است که این روزها شاهد اجرای آن در استانها هستیم و با شیوهای که فدراسیون به کار میگیرد، تهدیدی برای توانمندسازی نیروهای استانی و شناسایی استعدادهاست.
چهار تا خط کش و تیر و تخته و اندازه گیری و … جدول ضرب و تقسیم … و تمام. استعداد شناسایی شد!
بدون میدان رقابت، بدون هیجان بازی.
توصیهی سفرهای استانی استعدادیابی در مقابل نظریهی رشد که «استعداد»ها را به مرور زمان پرورش میدهند، نمیتواند توصیهای علمی و قابل اطمینانی باشد.
شاید این بهانه که در دوران کرونا کار دیگری از دست کسی ساخته نیست مطرح شود که باز هم باید گفت اگر کاری نکنیم بهتر است تا اینکه کاری را از روی تصورات و توصیههای اشتباه انجام بدهیم.
استعدادها پیدا نمیشوند بلکه با بسترسازی مناسب در طول زمان، رشد میکنند. نمیتوان از سنین پایه به یکی مارک «استعداد داری» زد و به دیگری در همین سن نه.
فدراسیونها و هیئتها از عهدهی بسترسازی با فراهم کردن امکانات متناسب با استعدادها برنمیآیند و از طرفی میخواهند همهی منابع را تحت کنترل خود داشته باشند، بنابراین ما را با بحثهایی مثل سفرهای استانی استعدادیابی علاف و سرگرم میکنند. برای بیرون آمدن از این علافی! از همین افراد بیشتر بپرسیم. مثلاً؛ توصیههایی در این خصوص را با کدام گروه مطالعاتی در این زمینه، تحقیق یا استخراج کردهاید؟
نکته مهم که از صحبتهای مربیان دیگه درباره مربیان ملی وتیمهای بزرگ شنیدم بخصوص بعد باخت با سوریه حرفها زیادبود.
نکته من اینه که ما چرا فکر می کنیم تیمهای دیگه بعد از قدرت گرفتن بسکتبال ایران درسالهای قبل بیکار نشستن و نگاه میکنن ایا تیمهای دیگه میگن خب ایران دیگه ابر قدرته و به فکر برنامه نیستن؟
نه عزیزان اونا برنامه ریزی کردن تلاش کردن و رسیدن و نتیجه گرفتن پس ما بعد باخت نباید سریع مربیان رو بکوبیم و مقصر بدانیم باید اول همه نکته ها را بسنجیم و از هر لحاظ دبدبه فکر چاره بود.
نه مربی رامورد حرف ها قرار بدیم نه اینکه تیمهای دیگر را انالیز نکنیم با دلیل و منطق دنبال راه چاره باشیم .نه مربیان ملی ناراحت میشن از مادوم اینکه راه را پیدا میکنیم باهم اندیشی صحیح و منطقی…
والا چی بگیم اخه یکی ازکسانیکه رک حرفشو میزنه خودم بودم مربیان خوب زیادن توایران استعدادهم که توخون ایرانیانه برنامه وایده دادن هم مربیان بزرگ وخوب کم نداریم ولی متاسفانه حرف بزنیم حذف میشیم نزنیم هم عذاب درون میگیریم بایدجایی پیچی باشه که ایده و حرفهای مربیان روز در انجام بشه از طرف فدراسیون و قبول داشته باشن ایده های مربیان شنیده بشه و از دل ایده ها برنامه و پیشنهادهای را حمایت و اجرا بشه بخصوص ازپایه شروع کنیم استعدادهای درخشان از جای جای ایران جمع بشه اونم با در نظرگرفتن اندام وفیزیک بازیکن مورد نظر و برنامه طولانی مدت با صبر و حوصله تدوین و اجرا بشه و برای یک دوره و یک سال نباشه و این برنامه برای سالیان باشه و هر سال استعدادها جایگزین بشه چون با بالارفتن سن بازیکنان و تزریق انها به باشگاه و تیم ملی و بازی گرفتن از انها اگر هدف ادامه نداشته باشه و برنامه یک یا دو ساله باشه میرسیم به امروز که مربیان دغدغه جایگزین بازیکنانی همچون حامد و…..را دارن .
پس بابرنامه طولانی مدت و چنین برنامه ای با خیال باز و بدون دغدغه تیم ملی با اقتداربه پیشرفت خود ادامه میده… صحبتهای شما هم امروز مورد بحث چند نفر بود و همین صحبتهای شماپیش اومد من نظری ندادم بخاطر دلایلی.
ولی اگر بسترش فراهم بشه حتما نظر خواهم داد و برای پیشرفت بسکتبال ایران ازجان مایه خواهم گذاشت…