ایرانیان از دیرباز، از آوانی که قوم آریا در این جغرافیا سکنی گزید همواره اقوامی دلیر، مبارز و سلحشور بودند. در پیچ و خم دالان تاریخ، هر سلسلهای که در این مرز و بوم به قدرت میرسید، خواه هخامنشیان، یا اشکانیان و ساسانیان، خواه سامانیان و خوارزمشاهیان و افشار و صفویه و حتی قجر… سپهسالارانی پرآوازه داشت.
سپاهیان ایران چه زمانی که برای دفاع از مرزهای این سرزمین پاک مقابل متجاوز میایستادند و چه زمانی که در سرزمینهای دور میجنگیدند، به سان همه ارتشهای بزرگ پیشقراولانی و علمدارانی داشتند که اغلب از بین بیباکترین، ورزیدهترین و وفادارترین افراد سپاه برگزیده میشدند. علمدار نماد یک ارتش و یک امپراطوری بود.
قلمفرسایی در باب دلاوریهای ایرانیان شاید هزاران جلد نوشتار بطلبد، اما با احترام به آن دلیران در پی پرچمی گام میزنیم که حالا به دستان فرزند خلف این سرزمین رسیده، به صمد نیکخواه بهرامی کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران، به مردی که ناتمامش را تمام خواهد کرد و در المپیک توکیو در اول صف پرچم ایران را به حرکت در خواهد آورد.
صمد را میتوان در کنار حامد حدادی حرفه ایترین بازیکن تاریخ بسکتبال ایران دانست که با ۳۷ سال سن در اوج پختگی قرار دارد. او در زمین در فراسوی سبد به پرواز در میآید و چنان با توپ خوش رقصی میکند که گویی او “بالرین” بسکتبال است، قدرت بدنی و انعطاف پذیری صمد دست کمی از رقصندههای باله ندارد.
گاهی وقتی بازی صمد را میبینیم نفس در سینه مان حبس میشود دقیقا مثل زمانی که از حرکت یک بالرین به وجد میآئیم و سرشار از حس زندگی میشویم.
صمد از سال ۲۰۰۰ با ورود به رقابتهای بسکتبال جوانان آسیا، مرزهای بینالمللی را خیلی زود درنوردید. عضویت در تیم ملی بسکتبال در بازیهای غرب آسیا و سپس بازی جام ملتهای ۲۰۰۳ آسیا، نخستین تجربیات پدیده نوظهور بسکتبال آسیا از ایران بود. این روند تدریجی پیشرفت صمد با مسابقات ۲۰۰۵ دنبال شد و بعد از قهرمانی آسیا در سال ۲۰۰۷ شدت گرفت.
به سالهای درخشش صمد در تیم ملی باید قهرمانی در باشگاههای آسیا را هم اضافه کرد تا رسیدن این بازیکن به المپیک ۲۰۰۸ پکن. هر چند او بازیهای آسیایی ۲۰۱۰ را با پرچمداری کاروان ایران پشت سر گذاشت و مصدومیتش در رقابتهای جهانی ۲۰۱۰ ترکیه، بار روانی روی تیم ایران را در نخستین تجربۀ جهانی بر ملیپوشان بیشتر کرده بود، اما یک سال بعد صمد دوباره به میادین برگشت و بعد از افت تیم ملی در ۲۰۱۱، کار نیمهتمام خود را بعد از قهرمانی ۲۰۱۳ و بازی در جام جهانی ۲۰۱۴ کامل کرد.
بازی صمد در فرانسه و لیگ چین آوازهاش را بیشتر کرد و صعود به المپیک با درخشش در جام جهانی ۲۰۱۹، موفقیتهای ستاره ۳۶ ساله بسکتبال ایران را تداوم بخشید تا در آستانۀ دومین المپیک دوران بازی خود قرار بگیرد. او به عنوان بازیکن حرفهای از آسیا تمامی اعداد برای پیشرفت و تثبیت موقعیت یک بازیکن را همه جا در اختیار دارد.
خلاصه آنکه نامها در هر جایگاهی بهترین ابزار برای اعتبار بخشیدن به یک مجموعه هستند و صمد هم یکی از این نامهاست که حالا با پرچمداری اش در المپیک اعتباری دیگر به بسکتبال ما بخشیده است. پس با من و صمد، قبل از رژه کاروان ایران در سرزمین آفتاب تابان همراه شوید تا درباره بزرگترین افتخار ورزشی اش بیشتر بدانید.
*صمد قبل از اینکه اسمت به عنوان گزینه پرچمداری در المپیک مطرح شود خودت فکر می کردی که انتخاب شوی؟
راستش نه اصلا فکرش را نمیکردم و حتی وقتی یکی دو نفر بهم گفتند که اسمم در لیست هست باز هم جدی نگرفتم و تمرکزم روی کار و تمریناتم بود.
*وقتی متوجه شدی چه حسی داشتی؟
خیلی حس خوبی داشتم، چون فکر میکنم این افتخاری است که معدود ورزشکاری میتواند به آن دست پیدا کند. من تا الان اگر کاری کردم و افتخاری داشتم در بسکتبال بوده، اما اینکه الان میبینم مسئولان کمیته ملی المپیک و ورزش کشورم به زحماتم احترام گذاشتند حس بهتری بهم دست میدهد.
پرچمداری المپیک بزرگترین افتخار ورزشی ام است و امیدوارم نماینده خوب و شایسته این عنوان باشم. همه ورزشکاران عضو کاروان ایران هستند و کنار هم در رژه شرکت میکنیم، هر کس سهم خود را دارد و من هم فقط یک نماینده هستم و امیدارم بتوانم فرزند خلف کشورم باشم.
پرچم برای ورزشکاران مثل رزمندهها خیلی مهم است
*تجربه پرچمداری کاروان ایران در بازیهای آسیایی را داری، چطور تجربهای است؟
بله من تجربه پرچمداری در بازیهای آسیایی را دارم و خیلی افتخار بزرگی است. پرچمداری در بازیهای آسیایی هم واقعا خاطره فراموش نشدنی برای من بود، همان چند ۱۰ متر برایم مثل این بود که روی ابرها راه میرفتم. ورزشکاران مثل رزمندهها هستند و برای ما پرچم خیلی مهم است و برای آن خیلی زحمت میکشیم، درواقع بالا بردن آن خیلی برایمان مهم است.
مسلما در دست گرفتن این پرچم هم احساس وصف ناپذیری دارد.
به احتمال زیاد خداحافظی میکنم
*قبلا صحبت از خداحافظی ات بعد از المپیک میشد، الان که پرچمدار هم شدی میگویند احتمالش زیاد است که آخر بازیها خداحافظی کنی، نظر خودت چیست؟
واقعیتش برنامه خاصی برای خداحافظی ندارم و الان راجع به آن فکر نمیکنم، اما به احتمال زیاد این کار را خواهم کرد البته همانطور که گفتم از الان برنامهای برایش ندارم و به آن فکر نمیکنم. در حال حاضر مهم برایم ارائه بازیهای خوب در المپیک است.
رقابت سختی هم برای انتخاب بین شما و سعید معروف بود…
بله غیر از ما خیلی از ورزشکاران دیگر هم در کاروان بودند که میتوانستند پرچم دار باشند، اما به هر حال به خاطر شرایطی که وجود دارد و برخی دیرتر میآیند و برخی فردای آن روز مسابقه دارند و نمیخواهند خسته شوند و … قرعه به نام من افتاد و افتخار بزرگی برای من است و جا دارد از اعضای کمیسیون که مرا انتخاب کردند تشکر کنم.
*بازیهای المپیک بدون تماشاگر را چطور میبینی؟ رژه بدون تماشاگران لطفی دارد؟
من شنیدم تماشاگر حضور دارد، ولی تعداد آنها کم خواهد بود، اما در هر صورت تماشاگر بخش مهمی از ورزش است و از زمان یونان و رم باستان تماشاچیان جای خود را داشتند و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری آنها روی ورزش خیلی زیاد است.
به هر حال یکی از بالهای اصلی ورزش نیست، اما خدا را شکر با وجود پخش زنده و امکاناتی که وجود دارد تعداد آدمهایی که میبینند زیاد است، ولی حضورشان چیز دیگری است و یک انرژی مضاعفی به هر تورنمنتی میدهد.
*حریفان بسکتبال ایران را چطور میبینی؟
حریفان ایران خیلی خوب هستند، به هر حال المپیک است و ۱۲ تیم از بهترینهای دنیا در این تورنمنت حضور دارند و به نظر من همین که ما در جمع این ۱۲ تیم حضور داریم برای مان افتخار است و امیدوارم بازیهای خوبی را انجام دهیم و سربلند باشیم.
تیم بسکتبال آمریکا تافته جدا بافته المپیک است
* از رقابت با آمریکا خوشحالی؟ جام جهانی که مقابل آمریکا بازی کردیم بخاطر مصدومیت حضور نداشتی آن زمان افسوس خوردی؟
حتما از بازی با آمریکا خوشحال هستم آنهم، چون هر تیمی که در المپیک حضور دارد قوی است و ستارههای بسکتبال دنیا را دارند. تیم آمریکا هم نه فقط در بسکتبال بلکه تافته جدا بافته المپیک است و همانطور که میدانید آنقدر توجه به این تیم زیاد است که اصلا آنها در دهکده المپیک حضور ندارند و محل اقامت شان از همه جداست.
بالاخره نگاهها و چشمهای زیادی دنبال این تیم وجود دارد و برای همین هم بازی کردن مقابل آنها موقعیت خوبی برای بسکتبال ماست، چون نصیب هر تیمی نمیشود. در جام جهانی ۲۰۱۰ هم خیلی افسوس خوردم و ناراحت شدم.
اتفاق عجیب و غریب برایم رخ داد و در حالیکه خیلی آماده بودم یک هفته قبل از مسابقات مصدوم شدم و بعدا فهمیدم که شاید میتوانستم بازی کنم، اما به هر حال آن موقعیت را از دست دادم.
*باید چه انتظاری از تیم ملی بسکتبال در المپیک توکیو داشته باشیم؟
واقعا انتظار خاصی نمیتوانیم داشته باشیم و آنهم بخاطر اینکه اگر شما تیمهایی که در المپیک حضور پیدا نکردند را با تیمهایی که حضور پیدا کردند مقایسه کنید میفهمید همین که تیم ما راهی این رقابتها شده است خیلی اتفاق بزرگی است،
ولی خودمان را باور داریم و تلاش میکنیم بهترین نتیجه ممکن را بگیریم. اگر با امکانات زیر صفری که داریم بتوانیم یک بازی را ببریم افتخار خیلی بزرگی برای بسکتبال ما خواهد بود که خیلی کار دشواری به نظر میرسد.
بسکتبال ایران نسبت به المپیک ۲۰۰۸ پختهتر شده است
*المپیک توکیو با المپیک ۲۰۰۸ چه فرقی برای ما دارد؟ پیشرفت کرده ایم؟
مطمئنا این المپیک برای ما با ۲۰۰۸ خیلی فرق میکند آنهم بخاطر اینکه وقتی برای بار اول المپیکی شدیم خیلیها میگفتند بسکتبال شانسی راهی المپیک شد و دیگر نمیتوانند بروند، اما خداراشکر نشان دادیم که نه تنها آن المپیک شانسی نرفتیم بلکه لایق صعود هم هستیم و برای بار دوم آن را تکرار کردیم.
این اتفاق بسیار خوبی برای بسکتبال ماست و نشان دادیم که از قدرت خوبی در آسیا بهره میبریم. تیم ملی هم به نظرم در طی این سالها پیشرفت کرده است آنهم بخاطر اینکه ما آن زمان جوان بودیم، اما الان خیلی پختهتر شده ایم و بازیکن با سابقه المپیکی داریم و از بازیکن لژیونر هم بهره میبریم.
*خودت فکر میکنی در این ۱۳ سال چه فرقی کرده ای؟
من قاعدتا خیلی باتجربهتر و پختهتر شده ام. المپیک ۲۰۰۸ اولین حضور ما در یک میدان جهانی بود و قبل از آن فقط در آسیا بازی کرده بودیم، ولی از آن زمان تا الان خیلی میدانهای بزرگ تری را تجربه کرده ام.
در ژاپن مثل زندانی بودیم
*وضعیت آماده سازی تیم را چطور ارزیابی میکنی؟ به نسبت المپیک قبلی به نظر میرسد تدارکات تیم ضعیفتر بود…
نسبت به المپیک قبل تدارکات مان ضعیفتر است، اما دلیل اصلی آن کروناست. تا آنجاییکه من در جریانم قبل از اینکه المپیک ۲۰۲۰ کنسل شود اردوهای خیلی خوبی را برای تیم در نظر گرفته بودند، اما بخاطر کرونا خیلی از سفرها کنسل شد.
ما در ژاپن هم یک حالت عجیب و غریبی داشتیم و مثل زندانی بودیم یعنی یا باید در هتل در اتاق مان میبودیم یا در سالن تمرین و مسابقه داشتیم، هیچ کار دیگری نمیتوانستیم انجام دهیم. به هر حال شرایط خیلی متفاوت است و مطمئن باشید با توجه به امکانات، فدراسیون بهترینی که میتوانسته را برای تیم در نظر گرفت.
بازیکنان دورگه چالش خوبی برای بازیکنان داخل هستند
* بحث بازیکنان دو رگه در بسکتبال خیلی داغ است و اکثرا معتقد هستند که این بازیکنها کیفیت لازم برای حضور در تیم ملی را ندارند، نظرت کلا درباره حضور بازیکنهای دو رگه چیست؟
من اصلا به بازیکن دورگه چنین نگاهی ندارم و به نظر من انسانی که در کره زمین باشد و پدر یا مادرش ایرانی باشد او هم ایرانی و هموطن ماست، چون همان قدر که من به ایران و این پرچم علاقه دارم آنها هم اینگونه هستند، همین که بلند شده و آمده برای ایران بازی میکند نشان میدهد که خون ایرانی در وجودش هست.
من با آغوش باز آنها را میپذیرم و به نظرم هر بازیکن دورگهای که در خارج از ایران باشد و بخواهد در تیم ملی بازی کند یک چلنج و چالش خوبی برای بازیکنان داخل ایران خواهد بود. آنها هم ایرانی هستند و مثل ما حق دارند و اگر توانایی اش را دارند میتوانند در تیم ملی حضور داشته باشند.
پسوند المپین گرفتن در دنیا مسئله مهمی است
*تجربه حضور در المپیک را قبلا داشتی، چطور میدانی است و چرا تا این اندازه حضور در این تورنمنت مهم هست؟
مهمترین میدان ورزشی که هر ورزشکاری میتواند در آن حاضر باشد المپیک است. حضور در آن و کسب مدال خیلی افتخار است و هر ورزشکاری تا آخر عمر آن را فراموش نخواهد کرد.
با توجه به حضور در المپیک ورزشکاران یک پسوندی میگیرند که به آنها میگویند المپین، پسوند المپین گرفتن در دنیا مسئله مهمی است و یعنی شما توانستهای آنقدر خوب باشی که در همچین رویدادی که بهترین ورزشکاران دنیا در بالاترین سطح جهانی برگزار میشود حضور پیدا کنی و این خودش افتخاری است.
هر ۴ سال یکبار ورزش دنیا با توجه به المپیک ریست میشود و برای ۴ سال بعد هدف گذاری میشود.
لبخند مردم یک دنیا برایمان ارزش دارد
*و در آخر به عنوان پرچمدار ایران چه پیامی برای مردم داری؟
امیدوارم مردم کشورمان به ما انرژی مثبت بدهند و دعایمان کنند. دلم میخواهد مردم بدانند که تیم ملی برای ورزشکاران ایرانی آ نه پول دارد و نه چیز دیگری و آنها فقط بخاطر غیرتی که به کشورشان دارند و برای شادی دل مردم همه سختیها را به جان میخرند.
به هر حال امیدوارم نمایندههای شایستهای باشیم و این کاروان هم خیلی موفق باشد و بتوانیم شور و شعف و امید را به دل ایرانیها بیاوریم و به ما افتخار کنند. لبخند مردم وقتی ما را میبینند یک دنیا برای مان ارزش دارد و با هیچ چیزی قابل قیاس نیست.
دست این مردم را میبوسیم و افتخار میکنیم ایرانی هستیم و حاضریم جان بدهیم تا پرچم مان بالا رود و مردم را خوشحال ببینیم.