افشین رضاپور
جیمز نیسمیت مدالها را اهدا کرد. برای مبدع بسکتبال در آیین پایانی بازیهای بسکتبال المپیک برلین، تماشای ورزشی که او بنیانگذارش بود، جالب توجه و قابل اهمیت بود اما با این حال صدای بسکتبال در هیاهوی المپیک برلین، آنگونه که شایستهی یک ورزش با فلسفهی کشش و ارتقاء بود، شنیده نشد.
بازیهای المپیک 1936 مملو از بحث و جدل بود. برلین قبل از به قدرت رسیدن حزب نازی با رهبری هیتلر، به عنوان محل برگزاری المپیک انتخاب شد. یهودیستیزی توسط نازیها جرقهی جنبش گستردهای را در ایالات متحده برای تحریم المپیک زد. این جنبش ورزشکاران برجسته آمریکایی را تحت فشار قرار داد تا به تحریم بپیوندند. برای بسیاری از ورزشکاران سیاهپوست، درخواست تحریم به دلایل بشردوستانه به دلیل ستم نژادی که در ایالات متحده وجود داشت و سیاهان تجربهاش میکردند، ریاکارانه به نظر میرسید.
با وجود این، یکی از مهمترین حوادث این بازیها قهرمانی جسی اونز، دوندهی سیاهپوست آمریکایی در مواد مختلف دوومیدانی بود که طلا گرفت و بازتاب وسیعی در المپیک برلین و تمام دورانهای آن تا به امروز داشت.
نخستین حضور بسکتبال علاوه بر جنجالهای المپیک برلین، تحتالشعاع باران شدید، یک روز قبل از مسابقهی فینال و در طول رقابت دو تیم فینالیست قرار گرفت.
شرایط مرطوب و زمین گلآلود و وزش باد سرد، استفاده از سبکِ بازی سریع را برای آمریکا و کانادا دشوار کرد و تیمها فقط هشت امتیاز در مجموع زمان نیمهی دوم به دست آوردند. ایالات متحده در این بازی با نتیجه 19–8 پیروز شد.
این آخرین بازی در تاریخ المپیک بود که در فضای باز انجام شد.
از ۱۹۳۶ تا ۱۹۶۸، آمریکاییها بر سلطهی خود در بسکتبال المپیک ادامه دادند. کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیون آماتوری بسکتبال جهان، محدودیتهایی را برای ورود حرفهایهای NBA وضع کرده بودند تا به جای آنان، بازیکنان دبیرستانی و کالجها وارد المپیک شوند.
در مونیخ ۱۹۷۲، سلطهی آمریکا در فینالهای پیاپی المپیکها فرو ریخت. در این سال ستارگان جوان ایالات متحده از تجربهی برخی ستارگان اتحاد جماهیر شوروی عقب ماندند. اگرچه با جنجال سه ثانیهی پایانی فینال، آمریکاییها هرگز زیر بار باخت نرفتند اما مدال طلای ادوار متعدد المپیک در مونیخ به نقره تبدیل شد.
پیش از مونیخ ۱۹۷۲، شوروی ۲۰ سال در بسکتبال اروپا مقتدرانه پیش میرفت. این نشان از تلاش آنها برای کم کردن از فاصلهای داشت که بخشی از قدرت بسکتبال ایالات متحده را شامل میشد یعنی بازیکنان دانشگاهی.
آه ورزش! شادی خدایان، جوهر زندگی
سخن گفتن از روح بازیهای المپیک که پس از هزاران سال به عصر ما رسیده، سخت است. چون در میان کنترل و ابزار هدایتشوندهی سیاسی، دولتها، بازار آزاد، کمپانیها و شرکتهای بینالمللی و…، یافتن مفاهیم بلند بارون پییردو کوبرتن در المپیک دشوار، گاهی اوقات ناشدنیست.
آیا برای برندهی المپیک، ارتفاع بازیها لحظهایست که شاخههای زیتون را روی سر میگذارد یا آنجایی که برای سکههای بیشتر و کمتر مشغول چانهزنی با مسئولین است؟
مسئولین، به نظام المپیک و ارزشهایش پایبندی دارند یا حفظ روح المپیک را در تعداد همراهان خود میدانند؟ همراهانی از نهادهای دیگر تا فردا روزی در محیطهای ورزش و غیر ورزش، هوای کارشان را داشته باشند و….
المپیک، فارغ از این بحثها در نگاه پدر المپیک نوین، «بازی به عنوان فرهنگ» بود. کوبرتن تعداد زیادی از بازیهای المپیک و اتفاقات آن که بر ورزش مدرن نقش دارند را یک «مناسبت اجتماعی» میدانست.
ورزش و ورزشکاران، بخشی از جنبشهای اجتماعی خاص هستند.
کوبرتن فلسفهی مراسم آیینی، بازی و ورزش را با همآمیخت و دوران المپیک نوین را بنیان گذاشت. از نگاه ارسطو و افلاطون، فیلسوفانی که برای تماشای المپیک میرفتند بهره جست، همچنین از زئوس، خدای خدایان – فرانروای طبیعت – در خلق اسطورهها و قهرمانان.
اسطورهها و قهرمانان در پای المپیا خودنمایی میکردند. در نگاه مردم، آنها خدایانی بودند که روی زمین پرسه میزدند. برندگان جاودانه و در طول زندگیشان به عنوان موجودات الهی در سنگها حجاری میشدند.
المپیک نوین، ترکیب دین، آداب و رسوم، سنتها، زبانها، رفتارها و در نتیجه، شکلی از «بودن» در ادغام «فرهنگ»هاست. به خاطر همین است که چند سطر اول موضوع المپیک پییر دو کوبرتن حاکی از اهمیت و ستایش ورزش و بازی به عنوان فرهنگ مورد توجه است:
آه ورزش! شادی خدایان، جوهر زندگی.
تحت آموزههای کوبرتن، با احترام به روح المپیک و پرسهزنی خدایان روی زمین در المپیک باستان، المپیک نوین؛ یک الهام انسانگرایانه با اهداف آموزشی بود. بر اساس این آموزهها، هر فرهنگی الگوهای رفتاری منحصر به فرد خود را دارد که برای سایر فرهنگها در محیطهای دیگر غریبه است. المپیک با تجمیع فرهنگها و گردهمایی ملتها به شناخت بیشتر از یکدیگر امکان میدهد. یک احساس تعلق نسبت به یکدیگر در گردهمایی بزرگ بینالمللی.
آیا منشور کوبرتن در برپایی رخداد عظیم المپیک، بدون توجه به ایدئولوژی، نژاد و … همچنان پابرجاست؟ آیا ارتباط المپیک با سیاست، امروز «تصویر فرهنگی جهان» را غنی میسازد؟
از آیین تا بسکتبال
سالهای پایانی قرن نوزدهم و در آغاز قرن بیستم، ورزش از دل آیینهای مذهبی و جشنهای دینی به شکل امروزی خود پدیدار شد و در سراسر جهان به سرعت رواج یافت.
نمادی از عقلانیت و مدرنیته در ورزشهای مدرن و بازیهای نوین که المپیک، قلهی آن بود.
ورزشهای مدرن مثل بسکتبال، پرتاب بسوی تمدنی شد که میراث آن پس از ۱۳۳ سال حفظ شده است. مدرنیتهای از میان پدیدههای مهم تاریخی همچون بازی پوک تا پوک، تلاچینی، و … در اولامالیتزلی و اولمک و ….
با مکان تعیین شده رقبا و پیشنهادها و قوانین آن در عقلانیتی که یک رویداد از اهمیت اجتماعی برخوردار است.
بازی جیمز نیسمیت، فردیت اعتلا یافته بود. بر مبنای فلسفهی آگاهی فردی که پایه و اساس تفکر و اندیشه را از فرد به اجتماع انتقال میداد. تختخواب او اولین زمین بازی بسکتبال شد. در همان حال که به ابداع ورزش جدیدش میاندیشید، به نقدِ سنتها پرداخت. سپس با ادغام اقوام مختلف و آداب و رسوم سنتها و آموزههای دینی، فرهنگ بسکتبال را بنا نهاد.
بسکتبال با تحولات اجتماعی، علمی، ورزشی – فنی و سیاسی، افقهای روشنی را با عنوان یک پدیدهی اجتماعی – فرهنگی درنوردید و به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شد.
المپیک، هر چند دیر اما بسوی اعتلای فردیتی که مورد نظر و اطمینان نیسمیت بود، راه مهمی در امتداد حرکت جمعی تاریخ بسکتبال گشود. همچنین المپیک، حلقهی ارتباط اجتماعی میان جوانان جهان در یک رویداد بزرگ شد تا سالهای بعد شاهد تسلط آنان باشیم بر ورزشی که به یکی از زیباترین و مهمترین رویدادها در المپیک تبدیل شد.
مدرنیتهای در زیباییشناختی که از رابطهی جدید بازیکنانی همچون مایکل جردن در مفهوم جدید خلاقیت و ذوق و تماشای بسکتبال با ترکیب عقلانیت و مدرنیته پدیدار شد.
«حتی با اینکه بسکتبال شاخهای از هنرهای زیبا نیست، – با اینکه تنها قالبی است که ما تصویرِ خواست خود را بر آن فرامیافکنیم، حال آنکه تجسمبخشیدن این تصویر ادعای هنر است – این واقعیت باقی است که، در قرن حاضر، تمام تغییرات سبکیِ بسکتبال با هدف افزایش لذتبخشی، تنوع و مهارت در این بازی انجام گرفته است».
دیو هیکی منتقد هنری.
برلین ۱۹۳۶، بسکتبال برای نخستین بار وارد المپیک شد. در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۲۴ دو بار برای چهرهی رسمی بسکتبال در المپیک تلاشهایی صورت گرفت اما در سطح حضور آزمایشی باقی ماند.
کمیته سازماندهی المپیک برلین، زمین تنیس را محل مسابقات بسکتبال انتخاب کرد. جیمز نیسمیت در آنجا بود و به مفهوم پیشرفت و بینش خود در ترویج بسکتبال میاندیشید که بزودی جهان به آن بهای کافی میدهد.
المپیک ترکیب فرهنگها
در جام جهانی یا مسابقات قهرمانی در قارهها، فرهنگهای کمتری دخیل هستند. المپیک، چند فرهنگیست. ادغام فرهنگ شرق و غرب.
نیمه دوم قرن بیستم به طور کلی برای توسعه تربیت بدنی و ورزش قابل توجه بود. در طول این مدت، مطالعات باستانشناسی منظمی نه فقط در یونان بلکه در سایر کشورهای مدیترانه صورت گرفت و بسیاری از آثار مهم فرهنگ یونان باستان کشف شد.
مطالعه این بناها باعث میشود تا به تمام اهمیت و نقش تربیت بدنی در زندگی جامعه آن زمان توجه شود. با درک این نقش و اهمیت آن، جامعهی مدرن این نیاز را احساس کرده است تا تربیت بدنی در زندگی، جایگاه اجتماعی خاصی را به خود اختصاص دهد. یعنی تربیت بدنی در آموزش و پرورش عمومی جوانان قرار بگیرد.
بیشک کاملترین آفرینش تمدن یونان، بازیهای المپیک، 776 سال قبل از میلاد مسیح بود. در زمانهای قدیم آنها موفق شدند تا پولیسهای یونان را متحد کنند. (پولیس: شهرهای یونان باستان مانند آتن باستان و دیگر شهرهای مهم، دولتشهر ).
یونانیها ظاهر زیبای بدن، سلامت و قدرت آن را تحسین میکردند و دوست داشتند. این همان چیزی است که یونانیان باستان فکر میکردند سالم بودن بزرگترین ارزش انسانی برای یک مرد است. دومین چیز این بود که خوشاندام باشید و سومین چیز لذت بردن از آن بود. اینها ثروتی بودند که افراد به شیوهای صادقانه به دست میآوردند.
یونانیان باستان، ورزشکاران مورد علاقه خود را در جشنهایشان به عنوان خدایان روی زمین میخواندند.
این جشنها که به ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز به خاک یونان کمک میکردند، در پولیسهای مختلف رونق گرفتند.
رشتههای ورزشی مختلف شامل؛ مادههای مختلف دو، پرش، پرتاب، کشتی، اسبدوانی و ارابهرانی.
مراسم و جشنهای باشکوه خدایان روی زمین، با گذشت قرنها خود را در تمدن قرن بیستم قرار دادند. برگزاری این بازیها نشاندهندهی بزرگترین جشن بشریت است. بازیها یک رویداد شادیآور هستند، رویدادی مملو از خوشبینی و رقابتهای مسالمتآمیز که تمام جهان هر چهار سال در آن شرکت و از آن تجلیل میکنند. در آیین گشایش المپیک، جدای از عناصر سنتی، کشور میزبان هم نمایشهای هنری از رقص و تئاتر مرسوم در آن کشور را اجرا میکند.
پرچم، سرود ملی، رژه و…
جهان آرمانهای فرهنگی و صلح المپیک را به رسمیت میشناسد.
بازیهای المپیک به یک رویداد چند ورزشی فوقالعاده تبدیل شده است که نه فقط ورزشکاران مختلف را در اختیار دارند، بلکه مخاطبان جهانی را سرگرم میکند.