تیروژ حیات کردستان، شیمیدر، مهرام و تیمهای دیگر مثل شهرداری گرگان در 5 سال اخیر با شعار توجه به بسکتبال بانوان گام در میدان رقابت گذاشتند اما پس از مدت کمی عطای کار کردن در حوزهی ورزش و بسکتبال بانوان را به لقایش بخشیدند و رفتند.
بعد از کنارهگیری این تیمها در سالهای قبل، امسال نوبت باشگاه دیگری شد تا با همین شعار به میدان بیاید؛ مهرسان.
مؤسســـه فرهنگـــی – هنـــری مهرســـان، خودش را اینگونه مغرفی میکند که مؤسسهایست در راســـتای فعالیتهــــای فرهنگـــی و اجتماعـــی و بـــه منظـــور تقویـــت بنیانهای ورزش بانوان. آنها چند سال پیش با تشکیل تیم اسکواش بانوان، فعالیت ورزشی خود را از سر گرفتند. سپس با معرفی حسین رفیعیان مدیر عامل باشگاه بـــه عنـــوان عضـــو هیـــأت رئیســـهی فدراســـیون اسکواش، فعالیت باشگاه وارد مرحلهی تازهای شد.
مهرسان مهر ماه امسال برای جذب بازیکن والیبال فراخوان داد و به گفته مدیر عامل باشگاه ترکیب جوانی در لیگ برتر والیبال دارد اما تیم بسکتبال این باشگاه با ترکیبی از بازیکنان باتجربه و جوان از همین هفتهی ابتدایی لیگ برتر بسکتبال، از مدعیان قهرمانی بشمار میرود.
بنا بر اعلام باشگاه؛ مهرسان با اولویتبندی حوزه جوانان براساس تفاهمنامهای که با وزارت علوم و همچنین حوزهی دانشجویی دارد بر روی موصوع ورزش جوانان متمرکز شد. آنها بدون اینکه آمار مستدل ارائه کنند مدعی شدهاند «در یک فرآیند کلی به دلایل مختلف، حمایت اساسی از ورزشکاران ملی کاهش یافته و این کاهش توجه، در حوزهی بانوان دوچندان است». از همین روی مهرسان به جای تشکیل تیمهای آماتور ورزشی، حمایت از ورزشکاران ملی را سرلوحه کار خود قرار داده است.
بی تردید استفاده از نخبگان ورزشی زحمت سازندگی مهرسان را کم کرده است و از آنجاییکه در ورزشهایی مثل بسکتبال هر ساله شاهد افت و خیز تیمها و کناره گیری و انحلال باشگاهها هستیم، باشگاههایی مثل مهرسان میتوانند به راحتی ورود کرده سپس با ادعای کمک به ورزش بانوان جمعی از نخبگان را با هدف تبلیغات مؤسسهی خود به خدمت بگیرند اما هیچ ضمانتی وجود ندارد که پس از تبلیغات فراوان در بسکتبال، بتوانند روی شعارهای داده شده متعهد بمانند. در واقع این مؤسسات به جای زحمات چندین و چند سالهی تیمداری، یک شبه از امتیازات ورزش به نام کمک به ملیپوشان در راستای اهداف و برنامههای خود استفاده میکنند.
فدراسیونها نیز به دلیل کمبود منابع اقتصادی، فرصت و تسهیلات ورود به چرخهی تیمداری را تقدیم این باشگاهها میکنند. بعد از ارزشگذاری تیمها توسط فدراسیون بسکتبال برای ما مثل روز روشن بود که چنین طرحهای بدون پشتوانهای زمین میخورد. فدراسیون مدعی شد تیمی یک شبه به لیگهایش افزوده نمیشود اما اینگونه شد. مهرسان یک نمونهی آن.
از سوی دیگر بحث بالا کشیدن نرخ تیمداری است که در سالهای گذشته به دلیل نبود نظارت و کنترل کافی به بسکتبال بانوان لطمه زده است. تیمهای تازهوارد برای ورود ناگهانی خود مجبور به پرداخت هزینههای بیشتر میشوند و تیمهایی که نمیتوانند به لحاظ مالی رقابت کنند از چرخه خارج میشوند. در این میان آسیب جدی به تیمهای سازندهی بدون پشتیبان وارد شده است.
حتی میتوان تصور کرد افرادی در کنار تیمهای یک شبه، هدفهای بعدی دارند که حوزهی ورزش را بهانهای برای رسیدن به مقاصد خود قرار میدهند.
هیچکس مخالف تیمداری باشگاههای متعدد در حوزهی بسکتبال نیست و همگان از مشکلات ورزش در حوزه اقتصاد خبر داریم به خصوص در سطح بانوان. اگر چه همزمان با بستن قرارداد، خبر پرداخت قسط اول کادر و بازیکنان توسط باشگاه مهرسان منتشر شد که خبر خوبی است و نشان میدهد انضباط مالی – تا اینجا – وجود دارد، اما نباید کمک در حوزهی ورزش بانوان را فقط به استخدام چند ملیپوش یا بنا به ادعای مدیر عامل باشگاه، جذب بازیکن خارجی همچنین مسائل مالی محدود کرد زیرا فعالیت پایدار و دوام و قوام باشگاه به ویژه در توسعه زیرساختی و فعالیتهای نظاممند و همهجانبهنگر از پایه تا بزرگسال مورد توجه است.