با اعلام فدراسیون بسکتبال مِمی بچیروویچ اهل اسلوونی به ایران آمد تا در خصوص مسئولیت مدیر فنی تیم ملی همچنین مدیر فنی تیمهای ملی ردههای سنی با جواد داوری رئیس فدراسیون بسکتبال، مذاکرات نهایی را انجام دهد.
بچیروویچ از مربیان حال ندارها (بی حال)های اروپاست که سالهاست از چرخه مربیگری در اروپا دور افتاده و بعد از ایران در باشگاههای چینی مربیگری کرده است. یک مربی با ذهنی تنبل و دلال مسلک که در دوران اوج بسکتبال ایران با آخرین دورههای حضور نسل طلایی مقام قهرمانی 2007 و 2009 را در سال 2013 تکرار کرد. او با همین نسل طلایی قادر نبود در بازیهای آسیایی 2014 تیم ایران را برای نخستین بار قهرمان کند و این فرصت استثنایی با کوچینگ پر ایراد او در بازی آخر با کره جنوبی از بسکتبال ایران سلب شد.
بسکتبال آسیا با افول لبنان و سپس اردن همچنین اوج نسل طلایی ایران بین سالهای 2012 تا 2015؛ شاهد مؤفقیتهای تیم ملی بسکتبال در کاپ آسیا، جام ملتها و تورنمنتهای پیش از جام جهانی 2014 بود که در زمان بچیروویچ اتفاق افتاد.
حتی فدراسیون بسکتبال نیز در معرفی بچیروویچ به افتخارات بسکتبال ایران طی همان سالها اشاره دارد و مشخص نکرد بعد از خروج این مربی از ایران، وی به استناد چه کارنامهای بازگشته و چرا مدیریت فنی تیم ملی بزرگسالان را برعهده میگیرد؟
تیم ملی بسکتبال در دوران بچیروویچ توسط چند بازیکن اداره میشد که از انتخاب نفرات تا نحوه بازی تیم داخل زمین نقش داشتند!
او حال تمرین دادن به تیم ملی را نداشت و به همین دلیل در دوران مربیگریاش، بوبان میتف که یک تمرین دهنده بود را به عنوان دستیار خود برگزید. بعدها از قول او شنیدیم که گفته بود «بچیروویچ از من سوء استفاده میکند».
بچیروویچ در ابتدای کارش در ایران وقتی متوجه برخی مسائل شده بود از مدیر برنامههایش خواسته بود هر چه زودتر برای او در اسلوونی یک تیم باشگاهی پیدا کند چون فدراسیون تصمیم داشت در زمان بیکاری این مربی، او را به استانهای مختلف بفرستد تا کلاس مربیگری برگزار کند. به این دلیل که بچیروویچ دانش آکادمیک ندارد از این کلاسها فرار میکرد!
محمود مشحون رئیس فدراسیون بسکتبال وقت که به مربیان ایرانی در رأس تیم ملی اعتقادی نداشت بعد از حضور بچیروویچ در تیم ملی به فکر باشگاهی ایرانی برای او افتاد تا هزینههای سنگین حضور مربی خارجی در ایران را تأمین کند بنابراین قرعه به نام باشگاه مهرام افتاد.
آنها با برکنار کردند مصطفی هاشمی سرمربی مهرام به خواسته خود رسیدند و به این ترتیب بچیروویچ بی خیال بازگشت به کشورش شد. او هم نقش مربی بله قربانگویی مثل برخی مربیان وطنی را برای مسئولان وقت فدراسیون بازی میکرد.
دستهای پشت پرده در بسکتبال ایران ابتدا سانی بچیروویچ پسر مَمی و سپس خود او را به متمولترین باشگاه آن روزها یعنی پتروشمی بندرامام نزدیک کرد. روحیه دلال مسلکی بچیروویچ سبب شد تا لابیهای قویای در ایران داشته باشد. هر چند که این اتفاقات بدون حمایتهای محمود مشحون در قضیه دلارهایی که تقدیم این مرد اسلوونیایی میشد، امکانپذیر نبود. وی به قدری در پولهای باشگاهی و تیم ملی غرق شده بود که دوستانی مثل میتف را فراموش کرد و سرنوشت آنان با ادامه همکاری در ایران برایش اصلاً مهم نبود.
علاقه سعید ارمغانی سرمربی تیم ملی بسکتبال به حضور مربیان خارجی در تیم ملی را باید از چند منظر بررسی کرد. او ابتدا یووانوویچ را به ایران آورد که سابقه مربیگری نداشت اما مورد قبول ارمغانی بود. یووانوویچ فقط در دو بازی در کنار ارمغانی روی نیمکت ایران نشست و بعد رفت!
پس از استعفای محسن صادقزاده و در بازگشت ناگهانی، شاهد حضور یک مربی از رده خارج شده بسکتبال اروپا هستیم آن هم در پست تشریفاتی مدیریت فنی که هنوز حدود وظایف و اختیارات آن مشخص نیست.
با این انتخابها نخستین نکتهای که به ذهن میرسد این است که سعید ارمغانی به عنوان سرمربی، اعتماد به نفس لازم را برای نشستن روی نیکمت تیم ملی را ندارد. شنیده میشود او حتی در کنار این نامهای از رده خارج، از مهران آتشی یکی از مربیان تیم ملی خط میگیرد که 12 سال حضورش در تیم ملی و در کنار سرمربیان متعدد منطقی ندارد.
بازگشت ناگهانی بچیروویچ که گفته میشود با رایزنی سعید ارمغانی صورت گرفته است بر گزاره از رده خارج بودن مِمی تأکید میکند که با یک بشکن خودش را به تهران رسانده است. آن طور که در خبر فدراسیون آمده است شاید مدیریت تیمهای پایهای را هم به این مرد اسلوونیایی بدهند. دو تیم با کلیت و فضایی کاملاً متفاوت. در این صورت باید بر تشریفاتی بودن مدیریت فنی تیم ملی بیشتر تأکید کرد زیرا فعالیتهای تیم ملی و کار پایهای بسیار جدای از یکدیگر است و هر کدام اهداف و برنامهریزیهای خاص خود را میطلبد که از ذهن و آدم بی حالی مثل بچیروویچ برنمیآید.