انتخابات این دوره ریاست فدراسیون بسکتبال منجر به اتفاقات زیادی شد از جمله زبان به انتقاد گشودن امثال رضا مشحون که سر و کلهاش این روزها پیدا شده و در تیم ملی دغدغهی مسائل اخلاقی دارد!
مشحونها (محمود و رضا) برای اهالی بسکتبال شناخته شدهاند. محمود مشحون در طول سالهای پس از انقلاب در کل 22 سال در فدراسیون ریاست کرد و در بیشتر این سالها رضا مشحون (برادرش) مدیر تیمهای ملی بود.
رضا مشحون که در موقعیت بادآورده حاصل از دسترنج دیگران برای خودش و خانوادهاش در بسکتبال دهه 80 گیر کرده، در آستانهی بازیهای حساس تیم ملی بسکتبال میگوید دهه 80 قدرت بلامنازع آسیا بودیم اما الان مقابل قزاقستان و سوریه مشکل داریم.
مدیر سابق تیمهای تیم ملی در حالی از خط قرمز تیم ملی بسکتبال با اشاره به «آبروریزی هنگام بازگشت تیم ملی در گمرک» عبور کرده است که طی دوران ریاست برادرش انواع و اقسام اتهامات به خود او وارد بود. اهل تفتیش در زندگی مردم نیستم و نمیگویم قبل از انقلاب چه بود و چه شد و فقط به اظهارات در بسکتبال اکتفا میکنم اما اگر رضا مشحون خیلی نگران «آبروریزی ملیپوشان» است و دوست داشت میتوانیم روی پیکها و پیالههای به جا مانده از «مواد ممنوعه» کشف شده در فرودگاه مستی کنیم.
روزی که مشحونها از بدنه بسکتبال جدا شدند یادم میآید خودم و خیلی از منتقدان بر این اعتقاد بودیم که آنان ویرانهای به جا گذاشتند و رفتند. برخوردهای حذفی، قهری و چکشی، ممانعت از ورود افراد به سالنهای بسکتبال، دستکاری لیست داوران، جابهجا کردن نتایج بازیها، محرومیت و حذف بازیکنان و مربیان و خانه نشین کردن امثال سعید فتحی و ….
خدا رحمت کند مهین گرجی خبرنگار بسکتبال را که برای بیکار کردنش در روزنامهها کجاها که نرفتند و چها که پشت سرش نگفتند!
پس از 22 سال ریاست مشحون در بسکتبال 4 سال پیش و اکنون دنبال یک مدیر میگردیم چون مشحونها اجازه ندادند خشت روی خشت گذاشته و بنای محکم و استوار ساخته شود تا افراد در تندباد حوادث این گونه در جامعه بسکتبال به جان هم نیافتند. علیه رئیس فدراسیون بعد از دوران خود جبهه میگیرند چون به درست جایگاهی نداشتند و الان به دنبال سهمخواهی دوباره در بسکتبال هستند.
نمیدانم با این مصاحبه از رضا مشحون منتقدان دیروز آنان و امروز طباطبایی که مسیر ورود دوباره مشحونها به بسکتبال را هموار میکنند به او و خانوادهاش خیرمقدم خواهند گفت یا نه؟ در این مدت بسیار شنیدهام که او پشت سر یکی از نامزدهاست که دیگر نور علی نور است. هر اتفاقی که با حضور مشحونها رقم بخورد بازگشت به عقب است. یکی دو تا دیلماج هم دارند که پروندهسازی علیه دیگران و امضاء جمع کردنشان از همان زمانها خوب بود. این یکی بماند تا بعد.
به رضا و مشحونها توصیه میکنم نگران آبروریزی ملیپوشان نباشند و ملیپوشان را ابزار کوبیدن فدراسیون نکنند. چون بسکتبال؛ هنوز تاوان کارهای او، به اتفاق برادرش و پسرش و خواهرزادههایش را در یک دورهمی فامیلی میدهد. همچنین تصمیمات فرودگاهی مثل دور زدن مسیر بازیهای تیم ملی و رفتن به جشن عروسی خانوادگی در دالاس… بقیه بماند تا بزم من و مشحونها.
افشین رضاپور