شناخت، رفع و اصلاح موانع پیش روی بسکتبال ایران که امروز همگان به این نتیجه رسیدهایم برای بهبود اوضاع به تغییرات اساسی مدیریتی نیاز دارد بدون فراهمسازی بسترهای مناسب، امکانپذیر نیست. در چنین شرایطی تحلیل وضعیت به عنوان پیش درآمدی بر فهم شرایط بسکتبال و فهم موضوع به منظور جهش دوبارهی این ورزش کاربردیتر خواهد بود.
در نگاهی کلی، بسکتبال علاوه بر ماهیت درآمدزایی، برآیند اجتماعی مطلوبی دارد و پنجرههای گشوده به رویدادهای جهانی، فرصتهای اقتصادی مطلوبی را ایجاد میکند.
از این رو باید به مهمترین جوانب جهش دوبارهی بسکتبال در زوایای متعدد اقتصاد بسکتبال، دیپلماسی بسکتبال، رویکرد و مشارکت اجتماعی با کارکردهای فنی آن، نگاهی نو و تأملی دقیق افکند.
در مبحث اقتصاد بسکتبال، امروز شاهدیم که در کشورهای صاحب بسکتبال به کمک موفقیتهای بینالمللی و حضور جهانی توانستهاند بر اعتبار این ورزش در ابعاد داخلی آن بیفزایند. بسکتبال داخلی و بینالمللی کشورها لازم و ملزوم شمرده شده و اعتباربخشی دولتها باعث میشود تا پنجرههای بیشتری بسوی عامل توسعهی بسکتبال در ابعاد بینالمللی گشوده شود،
از این رو تنظیم برنامههای ویژه برای توجه مردم و فعالان اقتصادی به بسکتبال در بازه زمانی مناسب به رویکرد اجتماعی – اقتصادی بسکتبال کمک کند.
کشورهایی مانند لیتوانی با اقتصاد بسکتبال ضعیفتر، فعالیت و موقعیت خود را بنا بر پایگاه ملی و اجتماعی این ورزش تنظیم میکنند. برای آنان مباحث تاریخی و ریشهی بسکتبال، آیین، غرور و ابراز وجود ملی توسط بسکتبال مطرح است.
همچنین آنان مثل خیلی دیگر از کشورها به این نکته توجه دارند که بسکتبال نباید از حضور جهانی دور شود زیرا حضور جهانی با ارتباطات بینالمللی، در راستای برنامههای آموزشی و فنی قرار میگیرد. علاوه بر آن توسعهی زیرساختی از مهمترین شاخصهای پیشرفت است که حضور جهانی را امتداد میبخشد.
در ایران بدون تردید هیجان و شور و شوقی که از رویکرد اجتماعی همزمان با نخستین حضور المپیکی یا جهانی بسکتبال در دههی ۸۰ به وجود آمد، جهش این ورزش را به دنبال داشت اما به دلیل ضعف ساختاری و مدیریت کلان ورزش و بسکتبال، افزایش بهرهوری بیشتر از انچه نزدیک به یک دهه شاهدش بودیم، جلوتر نرفت و متوقف شد.
فرصتهایی مانند بازیهای بینالمللی بیشتر، انتقال بازیکن به لیگهای خارجی، استخدام بازیکنان خارجی در لیگ برتر و مربیان خارجی بسکتبال را باید در چارچوب جهش بسکتبال در همان سالها مد نظر قرار داد.
امروز همان جهش بسکتبال یک دهه پیشتر را نداریم. به طور کلی مفاهیمی چون توسعه هم در ورزش ایران کاربردی ندارد و بیشتر به یک شوخی میماند. دانشافزاییهای فدراسیون بسکتبال و شعارهایی که در خصوص توسعه داده میشود، هیچگونه پشتوانهی علمی ندارد و با وضع موجود بسکتبال بیتناسب است.
قبل از بیان این موارد باید به بار معنایی کلمات توجه کرد. حتی در دوران قهرمانیهای بسکتبال و حضور جهانی و المپیکمان، توسعهیافتگی نبود بلکه جهش بود که در سالهای بعد از بهرهوری آن کاسته شد،
حضور جهانی در ردهی جوانان را پس از ۲۰۲۱ لتونی از دست دادیم. شرایط ما در جام جهانی قبلی، بدترین شرایطمان طی جامهای جهانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ بود. لیگ برتر با حضور خارجیها برگزار میشود و چند بازیکن ما در لیگهای خارجی بازی میکنند با وجود این به غیر از دو نفر از شرایط بقیهی نفرات اطلاعی نداریم. آیا برای تیم ملی بازی خواهند کرد یا خیر؟ در حالی که حضور در بسکتبال بینالمللی یک امتیاز ویژه برای آنهاست.
در لیگ برتر؛ بازاریابی، اهرم به جریان انداختن چرخ اقتصاد بسکتبال نداریم که افزایش توانمندیهای فنی و آموزشی را هم سبب میشود. لیگ برتر با نواقص ساختاری و سازماندهی به حضور بینالمللی تیم ملی بسکتبال کمک نمیکند. باخت به قطر آخرین نمونه آن. باختهای دیگر در این سه سال در همهی ابعاد نشان میدهد بسکتبال ایران با ضعفهای پرشمار داخلی به دلیل ساختار و مدیریت، در حال فاصلهی گرفتن از حضور و چالشهای بینالمللی است. جایی که بسکتبال در آنجا ساخته میشود اما بسکتبال ایران در فراهم کردن مقدمات برای رسیدن به آن و صعود و حضور در چالشهای جهانی، دچار ضعف کارکردی و بیبرنامگی است.