به بهانه شروع بسکتبال باشگاه‌های غرب آسیا

به بهانه شروع بسکتبال باشگاه‌های غرب آسیا

خانه بسکتبال ایران؛ ایران در آزادی

قدیما خوب یادمه برای آغاز؛ شور و حالی داشتم. آغاز یک تورنمنت. بین آغاز تا پایان جام، پر از هیجان بودم.

روزهای زیادی برای رسیدن به محل مسابقه با ماشین دربستی، گاهی خط آزادی – دهکده، یا ماشین علی کاوه عکاس ابرارورزشی گذشت. هر طوری بود خودم را به «افراسیابی» و «حیدرنیا» می‌رساندم.

هفته‌هایی هم به بازی‌ها در شهرستان‌ها، اما «آزادی» چیز دیگری بود.

زمان گذشت و من به دنبال بسکتبال با عقربه‌ها چرخیدم. تیم‌ها در رویدادهای فراوان برام خاطره ساختند. بازیکنان و مربیان و داوران، دست‌اندرکاران و مسئولین و همه‌ی کسانی که حتی اگر بخواهی هم نتوانی ترک‌شان کنی، در سالن‌های بسکتبال تهران و شهرهای دیگر حریف تیم‌های رقیب شدند، بردند، باختند، اما حریف خاطره‌ها نشدند که در سالن‌های تهران و شهرها حتی کشورهای منطقه با نام‌های مختلف مثل «غرب آسیا» به جا مانده‌اند.

خاطره‌های سالن‌ها زیادند اما «آزادی» چیز دیگری بود.

اینک «غرب آسیا»ی دیگری از راه رسید.

ناخوانده‌ترین میهمان این روزهای بسکتبال در جامعه زخم خورده ایرانی.

ملتی که بر احساساتش خدشه وارد شد.

ایرانی که بعد از عظمت جام جهانی قطر، با یادآوری بازی‌های آسیایی ۵۳ تهران، فریاد آه و حسرتش به آسمان رفت.

ایرانی که نمی‌داند با زیست دو گانه رویداد ملی و منطقه‌ای و حضور ورزشکارانش در یک سو و خفقان و نرخ تورم بی‌سابقه غذا، سقوط ارزش پول، کمبود دارو، آلودگی هوا، کم آبی، فقر و … همین‌طور با سیستم حکمرانی و دولتی در مسیر تأمین منافع رانتی‌های وابسته، در سویی دیگر، چه کند!

در این دومینوی فاجعه و مصیبت که بر سر ملت آوار شده است «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده‌ی خود را».

در این وضعیتی که گرفتار آنیم شور و حالی در آغاز یک رویداد بسکتبال بافی نمانده، آن هم برای منی که برایم همیشه بسکتبال و «آزادی» چیز دیگری بود.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  اعضاى تيم كوچين ملى ٢٠٢٠ / ورزش محيط زيست زندگی

کمی بیش از دو دهه قبل‌تر که بسکتبال غرب آسیا با تیم‌های کشورهای منطقه مثل ساجس و الریاضی، ذوب آهن، صنام و صباباتری، الوحده و الاتحاد و فستلینک و ارتدوکس پا گرفته بود و خبری از کشورهای حوزه خلیج فارس نبود که امروز نام تحریف شده «Gulf» را برای مسابقات خودشان انتخاب کنند و فدراسیون بچه حزب‌اللهی! ما واکنشی نشان ندهد [عوضش سرپرست دبیری ناآگاه در رادیو خواسته اعراب را پیاده کند] هر دوره‌ی شروع باشگاههای غرب آسیا برای من حس و حال متفاوتی داشت که این بار ندارد.

سعی می‌کنم بازی‌ها و تلاش بسکتبالیست‌های ایرانی را فقط ببینم و برای‌شان آرزوی مؤفقیت کنم. به خصوص تیم‌های ایرانی در «آزادی» را.

«آزادی» چیز دیگری است…

افشین رضاپور

دیدگاهتان را بنویسید