پس از پایان جنگ جهانی دوم که ورزشهای مدرن مثل بسکتبال و والیبال، سر و شکل تازهای پیدا کرده بودند، مدارس و باشگاهها از طریق مسابقات، بازیکنان و سپس مربیان پُرشماری را مطرح کردند. از جمله مدرسۀ «شرف» که تیمهای درجۀ یک بسکتبال داشت و از رقبای مدرسۀ «دارالفنون» بود.
حسین رضی، یکی از معدود استعدادهای ورزش همان دوران، بسکتبال را در مدرسه شرف آغاز کرد. او زیر نظر حسن کساری، ملقب به « پدر»بود و فعالیتهای بسکتبال خود را در سال 1324، زمانی که کلاس دوم متوسطه بود شروع کرد.
کساری صبحهای زود و از ساعت 7 و 30 دقیقه در زمین خاکی مدرسۀ شرف تمرین میداد. حسین رضی که در آن دوران 14 ساله بود میگوید:
«اولین کسی که به من بسکتبال یاد داد، پدر (کساری) بود. برنامۀ تمرینات را صبحهای زود قبل از شروع درسها تنظیم میکرد. زمین مدرسۀ ما خاکی بود. صبحها قبل از تمرین ابتدا زمین را آبپاشی میکردیم. بعد نفر به نفر توپ را به تخته میزدیم».
رضی، بسکتبال خود را مرهون تلاشهای کساری، رضایی و جبارزادگان است. «زمینهای خاکی امجدیه محل تجمع جوانان بسکتبالیست بود که بعدها این مکان به محل فرود هلیکوپتر شاه برای ورود به امجدیه تبدیل شد. بعد از تیم شاهین من به بوستان ورزش رفتم و تا مدتها یا ما اول بودیم یا تاج. فروشگاه قمشهای بالای میدان حسن آباد توپ چرمی میفروخت. خودش میساخت. با تویی لاستیکی که به آن وسی میگفتند توپهای چرمی قدیم را در آن تعبیه میکرد و پس از باد کردن و محکم بستن، داخل شکاف رویی چرمین توپ تپانده و شکاف میانداخت تا با بند چرمی محکم بماند. کفش هم میدوخت که کف آن از جنس تایر ماشین بود. با کفش قمشهای بازی میکردیم. آن موقع در بسکتبال تهران خیلی معروف بود».
رضی از سال سوم متوسط در یک تیم کلاسی در مسابقات بسکتبال به میدان رفت.
«هر مدرسه 4 تیم بزرگسال درجه یک، دو و تیمهای خردسال درجه یک و دو داشت که در سال 1326 من در تیم درجه دو بازی میکردم».
حسین رضی در خرداد 1327 در تیم منتخب تهران انتخاب شد و در روزهایی که تیم ملی برای بازیهای المپیک 1948 آماده میشد، با حدود 18 سال سن مورد توجه قرار گرفت.
«تیم تهران، در واقع همان تیم ملی بود. در آنجا خاتم، سرودی و کاراندیش همه کاره بودند و بعد از المپیک سرودی و جبارزادگان مربی شدند. یک روز کاظم رهبری که به عنوان سرپرست با تیم المپیکی به لندن رفته بود مرا در امجدیه دید و به من گفت به خاطر سن کم، مرا به المپیک نبردند. آن روزها بحث سر این بود که تیم المپیکی میتوانست با جوانان شایستهتری به لندن برود».
حسین رضی متولد 1309، از همنسلان کمال مشحون، کامبیز مخبری، ماشاالله صفیآریان و … بود که در سال 1329 در ترکیب تیم ملی بسکتبال در بازیهای آسیایی 1951 دهلینو شرکت کرد و مدال برنز این رقابتها را در کنار سایر اعضای تیم بر گردن انداخت. وی در همان سال در رشتۀ فیزیک دانشگاه تهران قبول شد اما نرفت و سال بعد با قبولی در رشته دندانپزشکی به تحصیلات خود ادامه داد.
تیم ملی بسکتبال ایران در سال 1334
ایستاده از راست: ابراهیم نعمتی (داور) منصور وفایی، اصغر اردبیلی،محمود عدل، صدقیانی(سرپرست) فرهاد سمیعی،ماشاالله صفی آریان،آوند ، هوشنگ آگهیان(داور).نشسته از راست: حسن اشتری،حسین رضی، حسین جبارزادگان، ناصر صدری و احمد جلی.
در سال 1330، همزمان با فعالیتهای درسی رضی، تیم ملی به پاکستان رفت که وی به دلیل مشغلۀ تخصیلی، تیم ملی را همراهی نکرد.
وی 12 سال عضو تیم ملی بسکتبال بود.
بازیهای حسین رضی در مسابقات ارتشها و دانشجویان جهان تا سال 1336 ادامه یافت:
«در سال 1336 به مسابقات دانشجویان جهان در فرانسه رفتم. سپس با تیم ارتش ایران به نیس فرانسه اعزام شدیم. در سال 1956 در مسابقات مسکو پیراهن تیم ایران را مقابل تعدادی از بهترین تیمهای شوروی و بلوک شرق بر تن کردم. شاه به دنبال روابط سیاسی با شوروی بود که 14 بازیکن را در قالب تیم بسکتبال به این سفر فرستاد اما 28 نفر همراهان تیم همه از سیاستمداران آن زمان بودند»!
پس از پایان رقابتهای بینالمللی، رضی برای گذراندن طرح دندانپزشکی دو سال در کاشان بود. بسکتبال کاشان با حضور دکتر حسین رضی در این شهر رونق بی سابقهای یافت. آمریکاییهای مقیم ایران یا تیمهای خارجی که در همان دوران به ایران میآمدند چند بار در کاشان به میدان رفتند. او خالق ابتکارات بسکتبال نوین زمان خودش در زمینهای روباز کاشان بود.
تیم کاشان. دکتر رضی نفر دوم ایستاده از چپ. نفر اول نشسته از چپ دکتر عبدالحسین مهندسی.
( در سال 1344 استان مرکز شامل شهرهای تهران، قزوین، ساوه، قم، دماوند، محلات، اراک و کاشان بود).
حسین رضی در دوران ریاست حسین نخعی در فدراسیون بسکتبال، یک سال ریاست هیئت بسکتبال تهران را در سال 1352 برعهده گرفت.
طرح «چهارشنبههای بسکتبالی» در دورۀ ریاست دکتر رضی به اجرا درآمد. یک حرکت سمبلیک برای همگانی کردن بسکتبال ایران.
«من فکر تعمیم و گسترش بسکتبال داشتم و برنامهریزی و هدفگذاریهای من بر همین منوال استوار بود. تفکرات من برگرفته از اندیشههای دکتر عباس اکرامی، مؤسس باشگاه شاهین بود. من شاهینی بودم و سه محور «اخلاق، تحصیل و ورزش»، کلیات اصلی برنامههای من را تشکیل میدادند».
ارتباط دکتر رضی با بسکتبال بعد از آمدن فریدون صادقی در فدراسیون بسکتبال قطع شد.
.
تا پیش از ریاست صادقی در فدراسیون، دکتر رضی با علی مقدسیان، مربی شاهین و دبیر وقت فدراسیون طی سالهای 1348 و 49، ارتباط نزدیکی داشت.
ارتباطات رضی با سه رئیس فدراسیون، تقی وصالی، حسین نخعی در اواخر سالهای 40 و مدتی در دهۀ 70 با علی غضنفری، مسئولیتی در حد معاون رئیس فدراسیون را بر عهده او نهاده بود. او بارها به عنوان مشاور عالی یا عضو هیئت رئیسه با فدراسیونهای مربوطه همکاری داشت.
دکتر حسین رضی یکی از کسانی بود که به اهمیت مینی بسکتبال در اواخر دهۀ 40 پی برده بود.
«آقای اوشار دبیر فدراسیون بودند که کتاب مینی بسکتبال در دورۀ ایشان و در سال 1348 ترجمه شد. آقای نخعی هم چند تا زمین مخصوص مینی بسکتبال تعبیه کرد و مینی بسکتبال را برای پشتوانه سازی در بسکتبال جدی گرفت. آن موقع اسپانیاییها مینی بسکتبال را ساخته بودند. در مقالهای خواندم اسپانیاییها با شعار 100 هزار بسکتبالیست، پروژهای گسترده را برای تعمیم ورزش بسکتبال در کشورشان آغاز کردند. من خیلی سعی کردم این پروژه را در ایران پیاده کنیم اما هر دفعه به مانع سختی برخوردم. ما در پروژههای ملی، عادت به کار اجتماعی نداریم. آن موقع هم هر کسی به فکر خودش بود».
بعد از بازیهای آسیایی، دکتر حسین رضی از بسکتبال فاصله گرفت. وی در سال 1377 توسط دکتر مهدی نمازیزاده نایب رئیس فدراسیون، به علی غضنفری رییس وقت فدراسیون بسکتبال معرفی شد اما رضی به جز یک پیشنهاد، توصیۀ دیگری برای فدراسیون نداشت و آن توجه به نوجوانی به نام حامد حدادی بود.
منبع: داستان یک قرن نوشته افشین رضاپور