جعفر قره خانی
بازیکن و مربی بسکتبال
مرحوم جعفر قره خانی در 5 تیر 1327 در شهر بهار همدان و در محله مسجد جامع متولد شد.
وی در 16 سالگی ورزش بسکتبال را از مدارس همدان شروع کرد. دوران سربازی باعث شد که وی به تهران عزیمت کند و همین امر موجب شد تا به عضویت تیم منتخب نیروهای مسلح در سال 1349 و بازی در مسابقات ارتشهای جهان به میزبانی تهران درآید.
از این پس وی توانست یکی پس از دیگری پلههای ترقی را طی کند. وی در باشگاههای همای تهران، پرسپولیس تهران، راه آهن تهران و ایرانا حضور موثر داشت.
حضور در بازیهای آسیایی 1970 تایلند ، 1974 تهران و جام ملتهای 1973 آسیا به میزبانی فیلیپین، همچنین مسابقات ارتشهای جهان (لیبی) و مسابقات بینالمللی ارتشها در مقاطع مختلف از دیگر افتخارات قره خانی است.
وی همچنین در مقاطعی کاپیتان تیم ملی بوده است. بعد از بهمن 1357 سرمربیگری تیم باشگاه هما تهران را بر عهده داشت که با این تیم موفق به کسب افتخاراتی شد و چهرههای زیادی به بسکتبال ایران معرفی کرد.
قره خانی در سال 1394 به علت ابتلا به نارسایی ریوی درگذشت.
پس از مرگش دکتر فرهاد هژیر، همتیمی وی در مسابقات ارتشهای جهان در لیبی، و الگویش در بسکتبال؛ یادداشتی به بهانه فقدان مرحوم جعفر قرهخانی پیشکسوت بسکتبال نوشت.
منقبض شدهام. خبر کوتاه و دردآور بود. به شدت گریستم. جعفر قرهخانی ابرمرد اسطورهای بسکتبال ایران درگذشت. در نوجوانی برایم الگو بود. در مرحله توسعه مهارتهایم میکوشیدم قبل از پدید آوردن سبک بازیگری خودم از مهارتهای زیبا و بدیعاش تقلید کنم. بزرگترین آرزویم بازی در کنارش بود. اگر عشق؛ انگیزه تلاش مفرط باشد، عشق مفرطم به #مظفر_بنیهاشمی و قرهخانی موجب سحتکوشیام شد و آرزو را برآورده ساخت.
سالهای 1355 و 1356 در تیم راه آهن و سپس در تیمهای ملی در کنارش بودم. سال 1356 در مسابقات ارتشهای جهان در تهران به جرأت میتوان گفت در حضور ستارگان دنیا یکی از سه ستاره برتر این مسابقات بود و بر روی سبد تیمهای بزرگ دنیا چون آمریکا و ایتالیا با میانگین قدی 2 متر و 10 سانتیمتر آنها قلدری میکرد. شیرمرد بسکتبال ایران عقابآسا بر روی سبد حریفان به پرواز در میآمد. چست و چابک و با پنجههای قدرتمند و بسیار فراخش توپ گل نشده را به ثمر میرسانید.
سال 1358 آخرین سال حضورش در بسکتبال در مسابقات بنغازی لیبی داخل زمین در کنارش بودم. در 32 سالگی هنوز گلزنترین بازیکن تیم ایران بود. تاریخ بسکتبال ایران در هر دهه یا نیم دهه نام غولانی را بر تارک خود حمل میکند که بیتردید نام این رادمرد پاک سرشت بر بلندایی برتر از همه آن غولان قرار دارد.
در پس بازنشستگی از بسکتبال به اقتضای جبر زمان، آرامترین فرد تن داده به این اقتضا بود… آرام و بی هیاهو در خلوت تنهای خود زیست. کسی از او آزاری ندید. کسی هرگز از او نرنجید. مگر نه اینکه قهرمانان واقعی متکی به نفس و واقف به توان خود باید چنین باشند؟
او مردی بود از تبار نیکان و پاکان با منشی به ارث برده از پهلوانان باستانی ایران زمین ذرهای گرد و غبار وجود پاک و پربرکتش را ملکوک نکرده بود.
داغش همیشه بر دل من و دوستانش باقی میماند. بکوشیم تا فروزههای والای اخلاقی و شخصیتیاش را در این وانفسای حرفهایگری بی سامان، سرلوحه زندگی و کار و ورزش خود قرار دهیم.