گفته میشود امضاهای اعضای مجمع برای تشکیل مجمع فوقالعاده فدراسیون بسکتبال جمعآوری شده است.
جواد داوری، رئیس فدراسیون بسکتبال، بر خلاف صحبتهایی که در شروع کارش در این فدراسیون شنیده شد تاکنون عملکرد مؤفقی نداشت.
از 9 اسفند 1400 تا امروز بیش از 11 مورد ناکامی برای بسکتبال ایران در رویدادهای بینالمللی بسکتبال رقم خورد. علاوه بر این، انتخابات و انتصابات داوری طی این مدت زیر ذره بین منتقدان قرار گرفت و لیگ برتر به عنوان بالاترین سطح رقابتها، با وجود گذشت 6 هفته چنگی به دل نزده است. انصراف چندین تیم قبل از آغاز فصل جاری، تصمیمات متناقض در خصوص برگزاری بازیها و میزبانی برخی تیمها مثل شهرداری گرگان، بدون تماشاگر کردن لیگ برتر، بدون آمار و پخش زنده و … جذابیتهای لیگ برتر را از بین برده است.
هر چند برخی مؤافقان داوری اعتقاد دارند او بازیکن ملی بوده و باید به او فرصت بیشتری داد اما از سوی دیگر منتقدان این وضعیت اعتقاد دارند بسکتبال ایران در برهه کنونی «مدیر» میخواهد نه «بازیکن ملی».
در زمینه فرصت دادن بیشتر به داوری نیز باید گفت او قبل از نشستن روی صندلی ریاست باید فکر اینجاها را میکرد نه اینکه امروز بسکتبال تاوان فرصت دادن به داوری را بدهد. در برنامههای فیبا از 5 سال پیش به این سو همه نوع مسابقات در زمانهای متعدد دیده شده است و قاعدتاً کسی که مسئولیتی را میپذیرد باید با آگاهی از ظرفیتهای موجود و بهبود آن گام بردارد در حالی که طی این 8 ماه در بسکتبال ایران و به ویژه در ردههای سنی نتایج نومیدکنندهای رقم خورد.
بر همین اساس گفته میشود برخی اعضای مجمع عمومی فدراسیون، برگزاری مجمع فوقالعاده و برکناری زودهنگام داوری از ریاست را مد نظر قرار دادهاند.
داوری در یک مهندسی سیستماتیک انتخابات و صبح روز مجمع 9 اسفند 1400 در حالی از پیروزی خود مطمئن شد که آرای خود را بیشتر از دو نامزد دیگر یعنی شاپور یاوری و کرم احمدیان میدید. هر چند با 27 رأی در مجموع برای این دو نفر و 38 رأی برای داوری، نمیتوان گفت او رأی قاطعانهای از مجمع گرفت.
27 رأی مخالف او با عملکرد ضعیفی که داوری طی این 8 ماه داشت و رأی برخی از مؤافقان او را هم برگرداند، امروز مجمع عمومی فدراسیون را مجاب کرده تا در خصوص سرنوشت بسکتبال مسئولیتپذیر و متعهد عمل کند. چنانچه این اتفاق بیفتد و مجمع فوقالعاده تشکیل شود در وهله اول باید خوشحال باشیم که مجمع به بسکتبال تعهد دارد و به آرای خودش احترام قائل است. مجمع به بسکتبال رأی داده نه به چند نفر خاص که از روز آمدن جواد داوری تاکنون منفعت شخصی خود را دنبال کردهاند. مجمعی که مسأله را شناخت و به دنبال پیگیری، تشخیص و برون رفت از مشکل است، یکی از امتیازات ویژه در هر فدراسیون ورزشی بشمار میآید و به خاطر نگرانی از وضعیت آینده، اعتماد عمومی را جلب میکند.
قانون چه میگوید؟
مطالبهگری مجمع عمومی به عنوان عالیترین رکن تصمیمگیری فدراسیون، اسمش تخریب نیست چون ممکن است برخی افراد بنا بر عافیتطلبی و منفعتخواهی خود در فدراسیون داوری، حرکت متعهدانه مجمع مطالبهگر را تخریب فدراسیون تعبیر کنند. در این برهه کاملاً زمانش فرارسیده است تا جواد داوری در قبال آرای داده شده توسط عالیترین رکن فدراسیون به آن پاسخگو باشد. طبق قانون، وظایف و اختیارات مجمع عمومی مطابق بند 14؛ «انتخاب»، «عزل» یا «پذیرش استعفا» رئیس فدراسیون یا اعضای هیئت رئیسه است. چنانچه رئیس فدراسیون که بعد از مجمع و هیئت رئیسه قرار میگیرد، مجمع را به ابقای خود راضی کرد، بماند، اما در غیر این صورت اشتباه است که با گفتن این جمله غلط «نباید پشت جواد را خالی کنیم»، مطالبهگری بر اساس رعایت قانون توسط عالیترین رکن تصمیمگیری فدراسیون را به یک ارتباط دوستی یا دورهمی برای بقا تنزل بدهیم. زیرا بسکتبال صحنه رفیقبازی دو تا همبازی نیست که به هم برسند و خواسته های همدیگر را برآورده کنند. «بسکتبال ملی» یک تیم نیست تا هر کس بگوید چون من و جواد همبازی بودیم باید هوای همدیگر را داشته باشیم! بلکه باید منافع بسکتبال ملی و حوزه عمومی این ورزش را در نظر گرفت چون در صورت ادامه این روند با ضعف مدیریت، ناکامی و ناامیدکننده، «آینده» بدتر از امروز خواهد شد.