کلیشه «منافع افراد»، یا «تصفیه حساب شخصی» پایان قانعکنندهای برای یک مجمع عمومی مطالبهگر نیست.
فدراسیون بسکتبال به کمک برخی خبرگزاریها مشغول مصاحبههای اجباری با برخی رؤسای هیئتهاست تا عملکرد ضعیف این فدراسیون را توجیه کنند.
این روزها با انتشار اخباری مبنی بر تشکیل مجمع فوقالعاده فدراسیون بسکتبال برخی رؤسای هیئتهای استانی در گفت و گوهای خود که بیشتر به مصاحبههای اجباری شباهت دارد و نمونههایش را ظرف 40 روز گذشته در سایر اقشار اجتماعی دیدهایم، قصد دارند عملکرد ضعیف فدراسیون بسکتبال را توجیه کنند.
رئیس هیئتی که در دورهای همبازی رئیس فدراسیون بود میگوید چون با او همبازی بوده باید هوایش را داشته باشد. آن یکی هم میگوید 6 ماه (8 ماه) برای ارزیابی عملکرد زود است.
دو گزاره اصلی مؤافقان جواد داوری رئیس فدراسیون بسکتبال و تنها گزارههای حمایتی او همین دو حرف است و دیگر هیچ. هیچکدام از این افراد نیز به 11 مورد ناکامی در صحنه مسابقههای بینالمللی اشاره نمیکنند اما میگویند « داوری هم باید برخی اشتباهات (اشتباههای) خود را برطرف و رایزنیهایش را بیشتر کند.»
معمولاً این حرفها با کلیشه «منافع مخالفان» و «تسویه (تصفیه) حساب شخصی» پایان مییابد.
بدون شناخت مسأله، بدون دو کلمه حرف حساب تا لااقل منِ منتقد را نسبت به برخی انتقاداتم به فدراسیون بسکتبال مجاب کند.
متأسفانه در این مملکت از روی معده حرف زدن کار راحتی است. حتی افرادی که مسئولیت یک جایی را بر عهده دارند با این حرفهای خود ما را بیشتر ناامید میکنند و مطمئن میشویم در قبال آنان موضع درستی داریم. افرادی که فرق بین پرسشگری با قضاوت کردن را نمیدانند. مجمع کارش سئوال کردن است نه قضاوت کردن. سئوالات اساسی پیرامون ضعفها و ناراستیها برای اصلاح امور و بهتر کردن اوضاع. کسی که مانع طرح موضوع و سئوال است از اهمیت، وظایف و اختیارات مجمع خبر ندارد و بیخود یک صندلی را اشغال کرده است و باید به حال آن استان با چنین رئیسی تأسف خورد.
وقتی میگویند 6 ماه (8 ماه) فرصت کمی است یعنی مدیریت زمان را نمیشناسند.
ضعف در برنامهریزی و مدیریت در بخشهای متعدد منجمله زمان، مشکلات بسیاری به وجود میآورد که نباید به اشتباه، چالشها و مسائل دیگر را به کمبود زمان نسبت داد.
مدیریت؛ مجموعهای گسترده از چالشها، مهارتها و مسائل است و مدیریت و استفاده درست از زمان در کنترل و نظارت بر این مجموعه اثرگذار.
فدراسیون داوری طی 8 ماه زمان کافی داشت تا امروز چالشهای نداشتن بودجه و حمایتهای مالی، 11 مورد ناکامی در ردههای ملی به دلیل تصمیمات اشتباه در انتخاب مربیان و همراهان تیمهای ملی را نداشته باشد. حتی برخی انتصابات او در فدراسیون که با تأخیر چند ماهه انجام شد بدل به چالشهای دیگری در بسکتبال شده است.
مسابقات قهرمانی بنا به گزارشهایی که ما داریم در سطح پایینی برگزار میشود و جذب اسپانسر، پخش تلویزیونی و تیمداری در بسکتبال باشگاهها نیز به نسبت گذشته به خاطر افزایش انحلال و انصراف تیمها به خطر افتاده است.
کسانی که بدون توجه به چالشها و مسائل بسکتبال ایران از پشتیبانی نکردن منابع مالی، سیاستگذاری و برنامهریزی گرفته تا نظارت و ارزیابی و ساختار و تشکیلات ضعیف فدراسیون؛ فقط ماههای روی کار آمدن داوری را میشمارند تا بگویند 6 یا 8 ماه فرصت کمی است لابد انتظار دارند بقیه هم با وجود شناخت اصول و مبانی مدیریتی دست روی دست بگذارند و تا دو سال دیگر بروند پی کارشان که دیگر از کار گذشته است.