افشین رضاپور / اطلاعات، ترکیب واژگان و عبارات و اصطلاحات بسکتبال به طرز افسارگسیختهای در فضای مجازی منتشر میشود به طوری که کسی را توان پاسخگویی نیست یا حتی بپرسد در بسکتبال ایران این جامعه اطلاعاتی به کجا میرود؟
تأکید با غلظت بیان «پلیآفس»، یا «اسکاوت» و «آنالیز» و «کوردینیتور» را در ذهن خیلیها پیچیده و مبهم ساختهایم بدون اینکه مفاهیم اولویتبندی شده را در نظر بگیریم و بپرسیم آیا در وضعیت کنونی، اولویتهای بسکتبال ما این موارد هستند؟ اصلاً بسکتبال ایران به این جامعه اطلاعاتی نیاز دارد؟ آیا اوضاع تیمها، برنامهریزی و هدفگذاری باشگاهها به گونهای هست (نظر به اهمیت آمار و تحلیل دادهها جای خود)، با اعداد سروکله بزنند و نتایج بعدی را از دادهها استخراج کنند؟
با این حجم اطلاعات به کمک برنامهنویسان کامپیوتر و تنظیم کنندگان اعداد و … تاکنون چه نتایجی در بسکتبال به دست آمده است؟
در جاده بی انتهای فضای مجازی جامعه اطلاعاتی مدام در پی دست به دست کردن اطلاعات بدون اطلاعات مفهومی و معنا هستند. یک نوع سرگیجه بین آنچه در بالاترین سطح بسکتبال دنیا با اقیانوسی از آمار و اطلاعات و آنالیز رخ میدهد، در مقابل بسکتبالی که تیمهایش از فردای خود با خبر نیستند! یا بسکتبالی که بر مبنای قابلیتهای خلاقانه و همدلانه نیست بلکه تحت تسلط شکلی از تفکر این گروه و آن گروه، رویکردی بخور و نمیر به حیات دارد تا همین نصف عمرش را از دست ندهد.
جامعه اطلاعاتی بسکتبال که گاه غرق در دادن اطلاعات بی ارزش شده، ظرفیت تشخیص الگوها و فرصتها را به منظور خلق ترکیبهای اندیشمندانه مطابق با واقعیتهای بسکتبال ما از دست داده و شکل «ژست» و «ادا» گرفته و آنچه محصول این نوع نگاه به رویدادهاست، ساخت تصویری گنگ و نامفهوم از بسکتبالی است که در آن پر از ترکیب اطلاعات نامربوط به بسکتبال ایران دیده میشود. به مقداری که وقتی بازیای را در سطح ایران میبینید و بعد شروع به خواندن یا جمعآوری اطلاعات میکنید انگار همین الان از قلب لسآنجلس بعد از تماشای بازی لیکرز و کلیپرز از استادیوم خارج شدهاید!
جایی که توانایی همدلی با دیگران و درک ظرایف روابط انسانی ناپیداست، 2 پاس منجر به گل + دو شوت کمتر و ترنور بیشتر چقدر تفاوت دارد؟
آیا تیم ملی نفراتش را بر مقیاس این آمار و اطلاعات برمیگزیند یا مربیان تیم ملی بر اساس کارکردها در لیگ و آمار و اطلاعات استخراج شده از بازیها، روی نیمکت تیمهای ملی قرار میگیرند؟
در دوره کنونی که هیچکدام از مربیان تیم ملی فصل گذشته در لیگها اصلاً تیم نداشتند!
بسکتبال ایران این گونه شده؛ کلاسهایش را برای افزودن دانستنیها یک عده برگزار میکنند، آمار و آنالیز را یک عده دیگر برعهده میگیرند، پولش را جاهای دیگری هزینه میکنند، تیمها، مربیان و بازیکنان جای دیگری انتخاب میشوند و … بعد در این بلبشو دنبال این راه افتادهایم «پلیآفس» بگوییم یا در تعریف مفهومی «اسکاوت» و «آنالیز» ماندهایم و دیگران را هم به اشتباه میاندازیم.
بسکتبال وقتی از این جامعه اطلاعاتی افسار گسیخته نجات مییابد و قدرتمندتر میشود، که نیروهایش به جای باران اطلاعات؛ گاه بی ارزش، با هم مرتبط تر باشند.
گذار از اطلاعات (در این مورد هم بحث است. آیا ارائه اعداد و آمار و ارزیابی شکلی، به تنهایی اطلاعاتمان را از بسکتبال بالا میبرد) یا به شکل مفهومیتری باید به موضوع نگاه کرد و تفهیم درستی از رویکرد قیاسی و استقرایی (کل به جز و جز به کل) را آموخت و به کار گرفت؟
آنچه امروز توسط برخی در کلینیکها یا تیمها و جاهای دیگر از حرکتهای انتزاعی در بسکتبال توصیه میشود بدون توجه به اهمیت رویکردها و واقعیتهای بسکتبال؛ خوانش دست و پا شکسته اطلاعاتی است که در آن مناقشه روی واژه است در صورتی که در مفهوم و معنا کاربردی ندارد.
درود ، مطالب ذکر شده بسیار به حقیقت وجودی بسکتبال امروز ایران نزدیک وملموس می باشد وباید به نویسنده محترم که چنین درک ودرایتی از اوضاع و روشهای متداول آموزش این فن در برهه کنونی دارند آفرین و دستمریزاد گفت.