خانه بسکتبال ایران؛ کاوش بسکتبال یک «دورگه» داریم، یکی دیگر از انگلیس میرسد، «ایرانی – آلمانی» هم اضافه میکنیم، حامد و بهنام هم در چین و آلمان آماده میشوند.
بفرمایید مسابقات داخلی چه اعتباری دارد؟
دورگهها در تیم ملی بسکتبال. نفراتی که تا پیش از مهیا کردن بازی در تیم ملی برای آنان ناشناخته و اغلب کارنامهای قابل دفاع ندارند. تجربهای شکست خورده که حالا با آغاز اردوهای تیم ملی دوباره بحث سر آن است. در صف اول پیشواز از دورگهها مهران شاهینطبع است.
شاهینطبع علاقۀ خود را بارها به دورگهها و بازیکنان خارجی خوب و گران قیمت در تیمهای باشگاهی که او هدایت آنها را برعهده دارد، نشان داده است.
عملکرد شاهینطبع از موقعی که بهترین تیم ملی در سالهای پایانی سطح نتیجهگیری این تیم را به دست او دادند، مشخص است. طی سه سال گذشته بسکتبال ایران بدون تغییر، از تمامی تغییرات در رویدادهای جهانی بهره برد.
نظیر 32 تیمی شدن جام جهانی با ملاحظات جدول که بخت و اقبال در آن پررنگ بود و شانس؛ یکراست درِ خانۀ تیم ملی را در جام جهانی کوبید!
حضور دورگهها با هر بار گرفتن سهمیه جام جهانی یا المپیک، در تیم ملی پررنگ شد.
در سالهای قبل نیز هر بار این اتفاق افتاد اما سرنوشت این قبیل بازیکنان نه در تیم ملی بلکه به تیمهای باشگاهی در ایران با قراردادهای کلان پیوند خورد. بازیکنانی که شانس بازی در تیمهای ملی نداشتند اما در دوران اخیر این فرصت توسط شاهینطبع برای آنان فراهم شد.
چتر حمایت شاهینطبع از این بازیکنان تا بازی در تیمهای باشگاهی تحت اختیار او باز میشود.
چند روز دیگر اردوی تیم ملی بسکتبال آغاز میشود و دوباره شاهینطبع بعد از ایرانی – آمریکایی، ایرانی – انگلیسی و …،حالا از حضور بازیکنی ایرانی
– آلمانی خبر داد. (برنامه تلویزیونی). در مورد قبلیها، «فرصت جام جهانی» به آنان داده شد و پس از آن در پنجرۀ دوم کاپ آسیا این پروژه با وجود هزینههای سنگین برای فدراسیون بسکتبال، بار دیگر شکست خورد.
تجربۀ شکست خورده بازیکنان دورگه در تیم ملی از اوضاع پرآشوب و رویۀ غلط در بسکتبال داخلی خبر میدهد که قادر به ساختن نیروهای پشتیبان داخلی نیست. یا چنانچه فرصتهای معدودی هم به وجود میآید، مطابق میل و عقیده شحصی شاهینطبع نیست.
عملکرد شاهینطبع در تیم ملی با آنچه او بعد از پایان مسابقات بسکتبال باشگاهها مدعی است که کیفیت خوب داشته، متناقض است.
تأکید روی دعوت از دورگهها در سه سال و اندی با عملکرد شاهینطبع در تیم ملی، ثابت کرد هنوز نتوانستیم برای تیم ملی از مسیرهای متناسب و هماهنگ (مثل لیگهای خودمان) پشتیبانان بزرگ بسازیم.
هر سال نگاهمان به آمادگی حامد حدادی در لیگ چین یا اخیراً بهنام یخچالی در آلمان و دو سه دورگه در سایر نقاط دنیاست که برایشان بلیت بیزنس کلاس بگیریم و تیم ملی را با سلام و صلوات تقدیمشان کنیم!
شاهینطبع مشغول «انگیزهکُشی» با نادیده گرفتن همین چند نفر معدود از نیروهای داخلی است که تک و توک در تیمها زحمت کشیدند و به عشق یک بار فرصت در تیم ملی یک سال تمرین و بازی کردند.
از سوی دیگر تکرار تجربۀ شکست خورده دورگهها اثبات حرفهای منتقدانی است که باور دارند تیم ملی بیش از سه سال بدون حرکت متوقف مانده و از وضع موجود برای نتیجهگیری استفاده شده است. بدون تغییراتی که برای آیندۀ تیم ملی سودمند باشد.
افشین رضاپور