ناکامیهای مطلق بسکتبال، نباید ارزیابی عملکرد ضعیف این فدراسیون را به خارج از زمین بسکتبال منتقل کند.
حالا به جای روشهای علمی و استدلالهای منطقی در ارزیابی و چرابی ناکامیهای مطلق این فدراسیون، شایعهی نشانی جای دیگری شنیده میشود؛ اتاق دبیری هیئت دولت.
سید کامل تقوینژاد که در دولت پزشکیان به عنوان دبیر هیئت دولت فعالیت میکند در سوابق اجراییاش مدیرعامل بانک سپه دیده میشود.
در مهر 1393، گزارش سایت «انتخاب» در خصوص مدیران عامل بانک سپه منجر به شکایت آنان و فیلتر شدن این سایت شد. سایت انتخاب، تقوینژاد را از جمله افراد دخیل در اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی دانست اما با شکایت بانک سپه و به اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی مجرم شناخته و چند ماه بعد رفع فیلتر شد.
گفته میشود تقوینژاد از نزدیکان جواد داوری است که با مطرح شدن نام وی در دفتر هیئت دولت، این روزها راجع به ارتباط بانک سپه با بسکتبال در جام ملتهای 2015 بیشتر صحبت میشود. زمانی که بانک سپه، اسپانسر تیم ملی بود.
حضور بانکها در ورزش از ابتدای دههی 70 و اختلاسهای ناشی از این حضور، از انواع فساد در ورزش است که با حمایتهای مالی بیقاعدهای صورت گرفته است. حمایت بانکها از تیمهای ملی مختص بانک سپه از تیم ملی بسکتبال در آن زمان نبود زیرا لوگوی بانک سامان یا بانک شهر نیز روی لباسهای ملیپوشان والیبال حک شده بود.
حمایت بانک سپه در میان بانکهای دولتی از تیم ملی بسکتبال در همان دوران به مانند امروز، که قرارداد مالی اسپانسرها شفافیت ندارد، در هیاهوی تبلیغاتی گم شد و عملاً مشخص نشد این بانک چرا آمد، چقدر آورد و چرا رفت؟
از دیگر نکات مبهم تیم ملی سال 2015 که با نام تقوینژاد و جواد داوری گره خورده است، انتخاب داوری در تیم ملی همان سال است. در حالی که سایت فدراسیون جهانی یک هفته زودتر فهرست 12بسکتبالیست کشورمان را اعلام کرده بود نام داوری نبود و فرید اصلانی انتخاب شده بود. با پررنگتر شدن نقش حامی مالی و ارتباط خانوادگی وی با داوری، این شایعه به شدت قوت گرفت که داوری با رانت اسپانسر مالی وارد تیم ملی شد. برخی بازیکنان تیم ملی همان سال گواهی میدهند جواد داوری پس از خط خوردن، اردوی تیم ملی را ترک کرد اما به یک باره در روز آخر برگشت. موضوعی که فدراسیون وقت آن را رد کرد.
این شایعات مربوط به گذشته است و درستی و نادرستی آن موضوع ما نیست. آنچه امروز به شایعات گذشته دامن زده است، با این مفروضات همراه است که اگر حمایتی از یک شخص در زمان بازیاش صورت گرفت، آیا امروز با ریاستش در فدراسیون بسکتبال امتداد مییابد؟ آیا دفتر هیئت دولت، به جای استدلالهای منطقی و ارزیابی چرایی ناکامی مطلق فدراسیون، دیده بر واقعیتها خواهد بست و برای حمایت از فدراسیون ناکارآمد، خارج از زمین بسکتبال بازی خواهد کرد؟
عملکرد آینده مسئولان در زمین بسکتبال پاسخگوی این سئوالات و رفع هر گونه شایعاتی است که از ۹ سال پیش تاکنون درون جامعه بسکتبال پیچیده است.