پس از روی کار آمدن دولت شادروان رئیسی و اکنون پزشکیان، فدراسیونهای ورزشی طی سه سال، سه وزیر ورزش دیدند.
احمد دنیامالی، سومین وزیر ورزش و جوانان در سه سال اخیر بعد از جابهجایی دولت رئیسی با پزشکیان است. پیش از وی، حمید سجادی و کیومرث هاشمی در دولت رئیسی بر صندلی وزارت در خیابان سئول تکیه داده بودند.
فدراسیون بسکتبال با ریاست جواد داوری، در دورهی حمید سجادی شروع بکار کرد. انتخاباتی پر حرف و حدیث که پای دخالتهای معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش را وسط کشید. هنوز در جامعه بسکتبال نام پولادگر به عنوان یکی از حامیان اصلی جواد داوری مطرح است. حامیان دیگر او در فدراسیون به صورت پنهان و آشکار مورد توجه رئیس فدراسیون بودهاند تا جایی که با گذشت ۲ سال و نیم، گفته میشود داوری به اطرافیان خود که قبل از مجمع انتخابی اسفند ۱۴۰۰ کمکش کردهاند، هنوز بدهکار است!
البته این سطح توجهات به تلافی محبت دوستان! تاکنون برای بسکتبال تبعات سنگینی داشت و با فرافکنی و فرار رو به جلوهای نظیر «نسلسازی» و «استعدادپروری»، شاید از چشم برخی که اخبار بسکتبال را پیگیری نمیکنند، پنهان ماند اما آنچه برای جامعه بسکتبال بعد از دو سال و نیم پوشیده نیست، ناکارآمدی فدراسیون داوری در تمامی بخشهاست.
حمید سجادی، وزیری که فعالیتهای جواد داوری در دوران او در وزارتخانه شروع شد، بدون تشخیص و پیش بینی شرایط آیندهی بسکتبال ایران، از خودش نزد دوستداران بسکتبال خاطرهی تلخی به جا گذاشت. همچنین کیومرث هاشمی اگرچه در مدت زمان کمتر اما او نیز به داد بسکتبال نرسید تا این ورزش، دوران تلخی را در حضور دو وزیر کمتر از ۲ سال و نیم سپری کند.
هاشمی بدون مطالعه و کارشناسی، اسیر احساسات و عواطف شخصی جواد داوری با پیشنهاد تغییر نام سالن بسکتبال آزادی به نام یکی از رؤسای قبلی فدراسیون شد. بخش عمدهای از خرابههای امروز بسکتبال (فراتر از نتایج، تهی شدن از خصلتهای انسانی به خاطر کینهتوزی، تفرقهافکنی و نفاق و شبههافکنی و … به جا مانده از آن دوران)، از ناکارآمدی مدیریتی نزدیک به دو دهه در بسکتبال برمیخیزد اما چون در جام ملتهای ۲۰۱۵ با بازیکن دیروز و مدیریت کنونی، بده بستانی مالی صورت گرفته بود، یک بازیکن بدبخت را آخرین روز خط زدند تا ایشان را جایگزین کنند! این هم خواسته دین خود را از این طریق ادا کند!
احمد دنیامالی، سومین وزیر در اوضاع آشفتگی بسکتبال و سقوط مدیریتی این ورزش است. انتظار نداریم او هم گول دروغهایی مثل «نسلسازی» را بخورد. دنیامالی بپرسد به سر لیگ برتر بسکتبال ۱۶ تیمی چهار سال پیش چه آوردید که امروز صحبت از حضور ۸ تیم در لیگ برتر است! آن هم با خواهش و تمنا و تخفیفات! تا تعداد تیمها را دورقمی کنند!
دنیامالی بپرسد چرا تیم ملی بسکتبال ۵ ماه بیبرنامه به حال خود رها شد و در نیمهی نخست سال دریغ از حتی یک بازی تدارکاتی برای تیم ملی که در ۲۰ سال اخیر همیشه حداقل به دو یا سه تورنمنت دعوت شده، بیسابقه بود…
سئوالات زیادی وجود دارد که پاسخ آنها مشترک و ساده است؛ سوءمدیریت یا ناکارآمدی مدیریتی. از انتخاب و انتصاباتش گرفته تا نابودی تیمهای ملی در ردههای مختلف با ناکامیهای فراوان.
احمد دنیامالی سومین وزیر فدراسیون بسکتبال است و امید میرود اشتباههای دو وزیر قبلی را مرتکب نشود که همگان، بخشی از بدبختیهای بسکتبال را در به موقع عمل نکردن آنها میبینند همچنین ترسیم نکردن فردای روشن برای بسکتبال. چنانچه وزیر جدید نخواهد جامعه بسکتبال فردا روزی بگوید دنیامالی هم برای بسکتبال کاری نکرد، هر چه زودتر کاری کند.