توجه به بسکتبال پایهای ایران به بیش از دو دهه قبل برمیگردد. بین سالهای 1381 تا 1395 تیمهای نوجوانان و جوانان ایران در مجموع 7 مدال آسیایی کسب کردند که 3 مدال از جنس طلا بود.
گفته شده است بسکتبال پایه نابود است. برای این ادعا مستنداتی ارائه نشده است اما طرح شناسایی استعداد توسط باشگاه کاله با جامعه آماری 600 – 500 نفری یا راهبری تیم جوانان ایران توسط مهرام انجام میشود. بسکتبال تهران مشغول برگزاری لیگ نونهالان است یا خوزستان که پخش بازیهای نونهالان استان را روی آنتن زنده فرستاد. همه اینها نشانههای خوبی از کار در سنین پایه است.
فضای مجازی و رسانهای به نسبت فراگیری خود، فضای گستردهای را فراروی موارد و مباحث مختلف گذاشته که یکی از آنها مورد بحث امروز ماست؛
«آموزش بسکتبال».
وقتی از طریق این فضاها میشنویم «بسکتبال پایه نداریم» باید راستیآزمایی کنیم و ببینیم منظور از این حرف چیست؟ کدام بخشها شامل «بسکتبال پایه نداریم» میشود؟ صرف نظر از مدل و فرایند «آموزش بسکتبال» در ایران، چه کسانی با چه نیتی این حرفها را مطرح میکنند؟
مدل آموزش فقط در تیمهای ردههای سنی معطوف و محدود نمیشود بلکه در تمامی سطوح رویکرد اصلی فدراسیونهاست اما ما در این بحث به مدل آموزش در تیمهای پایهای میپردازیم.
بیش از دو دهه پیش روش «گلخانهای» منجر به آموزشهای جدیدی شد و در کنار حامد حدادی که یک استثناء فیزیکی بود، بازیکنان جدیدی ساخت. این بازیکنان در سیستم رقابتهای ملی و باشگاهی، کار با مربیان خارجی و داخلی و … با هم رشد کردند.
این مدل در سالهای بعد ادامه یافت. قهرمانیهای تیمهای جوانان در سالهای 2004 (قهرمانی تیم امید ایران در تهران)، 2008، 2016 با دو مدال نقره 2002، 2014 و برنز 2010، رهاورد همان شیوهای بود که در مقاطع مختلف با کار گلخانهای شکل گرفت. فراموش نکنیم اواسط دهه 80 یکی دو دوره لیگ جوانان به کیفیت تیمهای پایه کمک کرد. در این سالها جای خالی یک سیستم آموزشی فراگیر یا مکملی که بتواند محدودیتهای فضای آموزشی را جبران کند دیده شد.
پس از تغییر شیوه برگزاری رقابتهای فیبا و اضافه شدن استرالیا و نیوزلند به رقابتهای آسیا، رویارویی تیمهای پایهای ایران با این حریفان (نیوزلند) طی سالهای 2017 و 2018 بار دیگر محدودیتهای سیستمی پایه و آموزشیمان را به رخ کشید و دانستیم برای مؤفقیتهای تازه، باید تأملی نو داشت.
همهگیری کرونا، لغو بازیهای گروههای سنی آسیا و حضور بر مبنای شرایط ایجاد شده در مسابقههای جوانان جهان در تابستان گذشته، به مشخص شدن موقعیت بسکتبال پایهای ایران در فضای ناپایدار تیمها در اوضاع کرونایی کمکی نکرد هر چند در مجموع حضور ایران در این رقابتها ارزشمند بود.
در 4 سال گذشته حضور تیمهای پایهای به یک دوره رقابتهای غرب آسیا در گرگان برمیگردد که تیم نوجوانان به لبنان باخت اما تا پیش از کرونا در رقابتهای دوستانه به میزبانی ترکیه و مجارستان رشد قابل ملاحظهای نشان داد. تقریباً سه سال است تیمهای پایهای قاره در تورنمنت آسیا به میدان نرفتند. تمرینات این تیمها اما در اوضاع کرونایی برپاست پس قاعدتاً «بسکتبال پایه نداریم» درست نیست.
این گونه صحبتها بدون مطالعه؛ نادیده گرفتن زحمات مربیان، باشگاهها، هیئتهای فعال و جوانانی است که هفتهها و ساعتها در حال تمرین هستند و خواه ناخواه به اثربخشی و انگیزه آنان لطمه میزند. بنابراین وقتی از بسکتبال پایه صحبت میکنیم دقت کنیم که خطاب به کدام گروه سنی حرف میزنیم. اگر دلسوز پشتیبانان بزرگ برای «نسل طلایی» هستیم، باید بدانیم که بسته حمایتی و تشویقی برای نوجوانان و جوانان امروز برنامههای آینده را تنظیم خواهد کرد.
کاله – مهرام پیشرو در «پایه – ملی»
سرگئی گیسورین، سرمربی روس تیم جوانان ایران برای سال 2024 برگزیده شد تا هدایت جوانان را برعهده بگیرد. او کاندیدای سرمربیگری تیم ملی بزرگسالان روسیه در سال 2021 بود. دوران بازیهای درخشانی تا نایب قهرمانی جهان دارد و جزو گزینههایی بود که بهمن سلیمانی، مدیر عامل باشگاه کاله، روی نام او انگشت نهاد. با قرارداد 2 + 1. یعنی ادامه کار به شرط رضایت در سال اول.
باشگاه کاله در پی تفاهمنامه مشترک با فدراسیون بسکتبال کار پشتوانهسازی و آمادهسازی تیم جوانان 2024 را در آمل شروع کرده است. مربی روس در انتخاب بازیکنان از بین 100 بازیکن واجد شرایط در نهایت 48 نفر را برگزید اما برای اینکه چهرههای مستعد دچار ناامیدی نشوند، در هر اردو از 3 تا 5 بازیکن خط خورده نیز، بازیکنانی را فرا میخواند تا شانس چند بارهای پیدا کنند.
کاله از سال ۱۳۹۳ در راستای اهداف استعدادیابی و استفادهی مؤثر از ظرفیتهای آموزش و پرورش طرحی را تحت نام «لیگ دانشآموزی» برای دانشآموزان مقطع متوسطه اول دبیرستانهای شهرستانهای آمل، بابل، محمودآباد به مرحله اجرا درآورد. طرح «کاله کاپ» در مینی بسکتبال از دیگر اهداف پایهای این باشگاه بود که بعد از چند دوره برگزاری (سال قبل از کرونا با استقبال گسترده استانها روبرو شد)، در دو سال اخیر به دلیل کرونا برگزار نشد.
همچنین شاکله اصلی تیم بسکتبال جوانان ایران در سال ۲۰۲۱ که ازسال ۱۳۹۵ تحت حمایت، هدایت و راهبری باشگاه ورزشی کاله قرار گرفت در محل پایگاه قهرمانی این باشگاه واقع در شهرستان بابل در حال تمرین و اماده سازی بود و سپس در مسابقههای جهانی در لتونی به میدان رفت.
در سالهای اخیر کاله با حفظ نفرات جوان در لیگهای یک و برتر تیمداری کرد. نظیر تیم «کوچین» که نفرات آن را همان اعضای تیم بسکتبال جوانان ایران تشکیل میدادند.
در حال حاضر باشگاه مهرام با علاقمندی امیرمحمد گنجی مالک مهرام نیز حمایت و هدایت و راهبری یکی دیگر از تیمهای پایهای فدراسیون بسکتبال را عهدهدار است.
این باشگاهها مراحل استعدادیابی و آموزش بسکتبال پایهای را با نگاهی «کلنگر»در سطح ملی برعهده دارند. کاله، با تجربه 7 ساله که منجر به حضور در رقابتهای جوانان جهان شد و مهرام که سالهاست در سطح آکادمیها فعالیت میکند.
اما فعالیتهای پایه فقط به این دو باشگاه معطوف نیست. چند روز پیش شاهد پخش زنده دیدار بین دو تیم نونهالان از استان خوزستان بودم. یا 13 تیم نونهالان در تهران «لیگ برتر» را به راه انداختند.
هیئتهای استانی دیگر نیز همینطور که از علاقهمندی آنان با توجه به نیازها و ضرورتهای آموزش در سنین پایه خبر میدهد.
دختران در انتظار
بسکتبال پایه دختران شرایط نامطمئن و ناپایداری دارد. با توجه به اهمیت پشتوانهسازی برای افراد 50 ساله! در تیم ملی بسکتبال که نتیجهای هم با حضور آنان عاید بسکتبال زنان نشد، باید به فکر تیمهای پایه بود. اگر چه مشکل اساسی بسکتبال زنان بودجه مستقل از بخش مردان است که در اوضاع اقتصادی کنونی به نظر میرسد چارهای برای حل کردن این مشکل پیدا نیست.
پس از مجوز فیبا و حضور دختران در میدانهای رسمی تیمهای نوجوانان و جوانان همچون تیم ملی بزرگسال در سطح B رقابتهای آسیا (دسته دو) جای گرفتند. این تیمها با عناوین پنجم و ششم به کار خود پایان دادند. مسابقههای ردههای پایه برای دختران ایرانی با فاصله 40 ساله اتفاق افتاد و در سالهای اخیر شرایط نامعلومی در اوضاع کرونایی داشت.
تیمهای پایه نیازمند توجه بیشتر به ویژه از سوی فدراسیون و سرمایهگذاران هستند. نظیر کاله یا مهرام که بتوانند در بسکتبال دختران سرمایهگذاری کنند.
سختیهای آموزش
وقتی از «آموزش» صحبت میکنیم و ضعفهای سیستم آموزش در ایران، برخی گمان میکنند فقدان سیستمی در آموزش و مؤلفههای آن را فقط با فیلمهای آموزشی پراکنده شده در فضای مجازی میتوان پُر کرد. مثل ویدئوهایی که یک نفر در پارکینگ منزلش چند تا دریبل زده و منتشرش کرده!
دسترسی همگان اعم از مربی و بازیکن به مباحث آموزشی به ویژه آموزشهای پایه و اساسی زیاد شده است اما باید رویکرد اصلی آموزش بسکتبال در کشور را به صورت مفهومی درک کرد. در حال حاضر به جای درک مفهومی حرکات و آگاهی از اصول و مبانی و سلسله مراتب و مراحل آموزش، دچار «انباشت اطلاعات» شدهایم. در کنار بسیاری از محدودیتهای آموزش سنتی مانند محدودیت امکانات و فضای آموزشی، مربی و… شاهدیم فضای گستردهی فرا روی فضای مجازی قرار گرفته است که در آن به جای «درک مفهومی» و «سیستمی» آموزش، «انباشت اطلاعات» مد نظر است.
با ساختار برخی باشگاهها مانند کاله یا مهرام که در سطح «پایه – ملی» تیمداری میکنند چه مناسباتی را باید در نظر گرفت و چگونه باید مکملهایی در کنار آنها لحاظ کرد؟
نکته دیگری که غفلت از آن روا نیست، توجه به آموزشهای عمومی است که شاید در برخی موارد متولی خاص هم نداشته باشد. فدراسیون در این زمینه چه مسئولیتهایی بر عهده دارد؟
بحث کنترل کیفیت در آموزش و توجه کافی به مسئله پرورش در کنار آموزش به عنوان دو نکته مهم و اساسی چگونه اجرا میشود؟ وقتی محیط آموزشی از راه دور و از طریق حیاط یا پارکینگ منزل فلانی، در سطح کشور فراگیر میشود، کاستیهای طریقه آموزش و پرداختن به جزییات با علم تمرین نیز بزرگتر و انبوهتر نمایان میشوند. در این موارد چه تدبیری میتوان اندیشید؟