توضیحات
یادداشت نویسنده
کتاب بسکتبال؛ رویای نسلها دومين كتاب من طی دو سال است كه در آن به سراغ تاريخ بسكتبال كشورم با رويكرد جامعه شناسی بسكتبال رفتم و برای ثبت افراد و بازی هايی كه كمتر كسی به يادشان میآورد، افراد و بازیهای ديگری را از درون اجتماعات بسكتبال پيدا كردم. چهار سال پيش من به ديدن بسكتباليستی رفته بودم كه 67 سال پیشتر از آن روز، با توپ بسكتبال آشنا شده بود…
در تابستان 1394 ، ديدار من با اين پيرمرد 84 ساله، حلقۀ اتصال بين من و تاريخ بسكتبال ايران شد. پيرمرد، حرفهای زيادی برای گفتن داشت. دربارۀ بسكتبال كه 13سال از عمرش را طی دهۀ 30 خورشيدی، برای آن گذاشته بود.
من همانگونه که در کتاب قبلیام، «100 سال بسکتبال» سعی کردم آنچه را در تاریخ بسکتبال ایران گم شده بود پیدا کنم، در این کتاب نیز آدرس گمشدههای تاریخ بسکتبال را گرفتم یا سراغ نکاتی که کمتر به آنها توجه شده است، رفتم.
در تاريخ حضور بسکتبال ایران در المپيكها و جام جهانی بسكتبال، به داستانهایی فراتر از توپ برخوردم. به سبدهايی كه هرگز نبودند و خواستم همه را در یک جا جمع کنم.
داستانهايی از المپيكها و جام جهانیها كه رويداد دوم، با همۀ نزديكیاش به عصر ما، ساكت و خاموش به ما نگاه میکند و شاید منتظر است تا حرفهايش از دل تاريخ 10 سالۀ حضور ايران در جام جهانی بيرون كشيده و با آيندگان در ميان گذاشته شود. و اين كتاب دربارۀ همين حرفهاست. در آستانۀ حضور بسکتبال ایران در سومين المپيك بعد از پشت سر گذاشتن سه جام جهانی.
از سويی كمی بيش از هفت دهۀ پيش تا امروز، بخش اعظم اين داستان در جامعۀ ايران عمدتاً ساكت ماند. وقت آن است كه گفته شود. داستان، بعد از جنگ جهانی دوم و در طول دهههای پيوسته به آن، اتفاق میافتد. از سالهای پايانی دهۀ 20، با نخستين بازیهای تيم ملی بسكتبال ايران در المپيك 1948 لندن تا امروز كه بسكتبال ايران در آستانۀ المپيك 2020 و سومين حضور تاريخی خود در اين بازیها قرار دارد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.