موفقیت از دیدگاه مربی بزرگ John Wooden
John Wooden که به عنوان یک مربی در همه جای دنیا شناخته شده است، تیم بسکتبال UCLA را طوری هدایت کرد که هنوز هم رکورد آن توسط دیگران شکسته نشده است.
وی در طول عمر خود سعی بر اشاعه طرز پرورش بازیکنان خود داشت با این شعار که موفقیت بسیار مهمتر از برنده شدن است.
او در سال ۱۹۱۰ متولد شد و اولین کسی بود که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان مربی شناخته شد و این در حالی است که ESPN در رتبه بندی مربیان، او را بزرگترین مربی تاریخ ورزش میداند.
در طول ۴۰ سالی که وی در UCLA بود ستارگانی چون Bill Walton و Kareem Abdul-Jabbar را پرورش داد.
او میخواست که بازیکنانش در زندگی موفق باشند نه فقط در یک یا چند بازی بسکتبال بنابراین با آنان مانند یک خانواده رفتار میکرد و مدام به آنان یادآور میشد که برنده شدن چیزی بیشتر از امتیاز آوردن است.
تأثیرگذارترین عامل بر افکار او آموزههای پدرش بود که در مزرعهشان در ایندیانای جنوبی به او و برادرانش میگفت.
تعریف John Wooden از موفقیت این است:
«موفقیت یک پدیدۀ روانی است که نتیجۀ مستقیم رضایت از خود است با دانستن اینکه شخص تلاش کرده تا بهترین نتیجه را بگیرد که در توان و ظرفیت اوست».
او علاوه بر چندین کتاب که در زمینۀ مربیگری به چاپ رسانده است، مدلی برای موفقیت ارائه کرده که به «هرم موفقیت» معروف است.
این هرم که از خانههای مختلفی تشکیل شده، روش رسیدن به موفقیت را با ادبیات John Wooden اینگونه توصیف میکند:
کوشا بودن ( (Industrious :
کاری است که باید انجام شود، توضیحی برای کار کردن وجود ندارد!
دوستی (Friendship) :
دو مشخصه یک رهبر برای برقراری ارتباط با اعضای تیم، احترام و همدلی است. این دو به همان اندازه که در دوستی مهماند، در رهبری هم مهم هستند.
صداقت (Loyalty) :
باید شجاعت این را داشت که با اعضای تیم صادق بود. اما برای این کار اول باید با خودت، استانداردهایت، سیستمات و ارزشهایت صادق باشی. مصالحه کردن در این موارد به ویژه سریع گذشتن از آنها، خیانت به خودتان است.
همکاری (Cooperation) :
همکاری و تعاون در تقسیم ایدهها، اطلاعات، خلاقیت، مسئولیتها و وظایف لازمۀ یک رهبری خوب است.
اشتیاق (Enthusiasm) :
تو باید کاری را که میکنی از ته قلب عاشقانه دوست داشته باشی. بدون این علاقه نمیتوانی با تمام وجود کار کنی. اگر رهبر هستی یا میخواهی رهبر شوی، باید اشتیاق و علاقه داشته باشی.
تسلط بر خود (Self Control) :
بالا رفتن از پلههای ترقی مشکل است. اما بالا ماندن به مراتب سختتر خواهد بود. برای هردو، تسلط به خود لازم است.
گوش به زنگ بودن: (Alertness)
هنگامی که میخواهی از بهترین ظرفیتهایت استفاده کنی، «گوش بزنگی» کارها را آسانتر میکند. میتوانی از حریف جلوتر باشی. میتوانی نقطه ضعفات را تشخیص بدی و سریع برطرف کنی. سازمانهایی که گوش بزنگی نداشته باشند معمولاً میگویند «ما از کجا میدانستیم»؟
پیشقدم بودن (Initiative) :
باور داشته باش که کاری نکردن، بزرگترین باخت زندگی است. ممکن است اشتباه کنی، ولی اگر این اشتباه از سر بیتوجهی، بینظمی یا حرکات احساسی نباشد، باید به عنوان قسمتی از مسیرت بپذیری.
مصمم بودن (Intentness) :
توانایی مقاومت در مقابل وسوسه و ادامه دادن، تمرکز بر هدف با پافشاری. بیصبری یعنی زیادهخواهی آن هم در زمان کم. مصمم بودن خواستن چیزی نیست. مصمم بودن کاری را انجام دادن است آن هم برای زمانی زیاد.
شرایط مناسب (Condition) :
شما نمیتوانید بدون داشتن شرایط مناسب چه جسمی و چه روحی کاری را درست انجام دهید. چگونه شرایط مناسب داشته باشید؟ تمرین کنید که میانهرو باشید و در زندگی خود تعادل ایجاد کنید.
مهارت (Skill) :
مهارت یعنی انجام تمام کار نه قسمتی از آن. به نظر من رهبران بزرگ، دانشآموزانی همیشگی هستند. تأثیرگذارترین رهبران آنانی هستند که دریافتهاند مهمترین چیز یادگیری است.
روحیۀ گروهی (Team Spirit) :
روحیه تیمی یعنی شما آماده باشید که ملاحظات فردی را فدای صلاح جمع کنید. تلاش فردی باید در راه پیشرفت تیم باشد. فرقی ندارد که تیم ورزشی، کاری، خانواده یا تجمع باشد.
بر قراری تعادل : (Poise)
نه باید از این طرف بام بیفتی نه از آن طرف! برقراری تعادل هدیهای است که به خودت میدهی.
اعتماد به نفس (Confidence) :
لازمه اعتماد به نفس احترام گذاشتن به مافوق است نه ترسیدن از او. اعتماد به نفس باید کنترل شود تا فاسد نشود و تبدیل به گستاخی نشود.
شکوفایی رقابتی (Competitive Greatness) :
اگر شما در مقام رهبری هستید باید به اعضای تیم خود یاد دهید که عاشق منازعه باشند اما فقط زمانی که شما و خودشان در آن شکوفایی رقابتی ببینند. تنها چیزی که باید از آن ترسید، این است که کسی از تمام وجود خود در تیم استفاده نکند.