Action
عمل، كار، حركت، مانور
كار یا حركت دستها یا بازوان به ویژه در حالت دفاعی | Arm action |
گریز | Evasive action |
حركت نفوذ، حركت برش | Knifing action (sl.) |
خارج از حیطه بازی | Periphery of the action |
حركت فوری، سریع | Prompt action |
پنالتی | Punitive action |
حمله، فشار، تنه، هل | Pushing action |
حركت انعكاسی (بازی تكرار شده در سمت مقابل مانند اینكه در آیینه ای منعكس شده باشد) | Reverse action |
چرخش با تغییر جهت پای عقبی (حركت سر خوردن ه بجلو) | Sliding action |
حركت مارپیچ | Sweeping action |
اقدام كردن، دست به كار شدن، شروع حركت | Take action |
شروع كردن مانور، شروع كردن بازی، شروع كردن یك حركت در خلال مسابقه | Trigger an action (coll.) |
مرحله دوم پرتاب توپ با دو دست از جلو سینه: بالا گرفتن دست ها جهت پرتاب توپ (در مرحله اول دست ها كمی برای بهتر پرتاب كردن پائین قرار می گیرد. | Uncoiling action |
حركت خاص مچ و انگشت ها جهت به چرخش درآوردن توپ در هنگام رها كردن آن | Wrist and finger action |