چگونه شوت 3 امتیازی، بسکتبال را تغییر داد؟ آیا نوبت شوت 4 امتیازی است؟
به نظر شما اگر بخواهیم برای بسکتبال یک سبک متفاوت بسازیم، چه برنامههایی را باید اولویتبندی کنیم؟
گسترده و طولانیتر کردن زمین و ترسیم قوس چهار یا پنج امتیازی به جای سه امتیازی چطور است؟ آیا آن روز بسکتبالِ زیبایی به نمایش گذاشته میشود؟
به نظر شما اگر بخواهیم برای بسکتبال یک سبک متفاوت بسازیم، چه برنامههایی را باید اولویتبندی کنیم؟ گسترده و طولانیتر کردن زمین و ترسیم قوس چهار یا پنج امتیازی به جای سه امتیازی چطور است؟
آیا آن روز بسکتبالِ زیبایی به نمایش گذاشته میشود؟
می خواهیم یک بازی متفاوت بسازیم، اما به شرطی که مردم از صندلیهای خود در سالنهای بسکتبال دور نشوند. اگر قرار باشد با «بسکتبال»، دیگر بسکتبالی وجود نداشته باشد، یا زیبایی در آن را به حداقل برسانیم و بازی خیلی خسته کننده باشد، بهتر است اولویتبندی خودمان را برای تغییرات فراموش کنیم.
اما چرا از شوت راه دور شروع کردم و مثال زدم؟ این نکته چند سالی است که ذهن برخی مربیان و کارشناسان را درگیر کرده است. شوت سه امتیازی، یک «سیرک» یا یک «راهبرد»؟
شوت سه امتیازی به این راحتی که امروز در دسترس است در دهههای پیشین مورد توجه نبود. NBA، باورش نداشت و دانشگاهها با اکراه پذیرفتند و بعد از گذشت یک دهه در ایالات متحده، 31 سال پیش به بازیهای آماتوری در المپیک راه یافت.
بعد از سه دهۀ در بسکتبال آماتوری و پیشتر از آن در NBA، حالا تفکراتی مبنی بر حذف خط قوسی شکل شوت وجود دارد. دیدگاههایی نیز مبتنی بر افزایش طول زمین یا فاصله قوس برای شوت 4 امتیازی است!
در این گزارش میخوانیم که «گرگ پوپوویچ»، سرمربی تیم ملی بسکتبال آمریکا، از شوت سه امتیازی متنفر است و «مجید توفیق»، تئوریسین ایرانی در بسکتبال آمریکا، بعد از دفاعیاتی که در دهۀ 50 خورشیدی برای خط سه امتیازی در ایران داشت، چرا حالا از منتقدان شوت سه امتیازی است.
این یک واقعیت است که تیمهای بزرگ همچنان تمایل به شلیک از راه دور دارند و این روند «پایدار» یا «رو به رشد» است. در آغاز، مخالفتهایی با آن وجود داشت اما با گذشت زمان، شوت 3 امتیازی به قدرتمندترین سلاح در بسکتبال تبدیل شده است.
چرا 3 امتیازی؟
خط سه امتیازی در بسکتبال از سال 1945 در یک بازی در سطح دانشگاهها مورد آزمایش قرار گرفت اما به عنوان یک قاعده وارد زمینهای بسکتبال نشد. آزمایش بعدی در سال 1958 بود، و در سال 1961 به عنوان یک هدف میدانی مورد توجه قرار گرفت.
لیگ بسکتبال آمریکا به اولین لیگ بسکتبال تبدیل شد که در سال 1961 این قانون را وضع کرد.
جورج میکان، رییس ABA در دهۀ 60 میلادی اظهار داشت که؛«سه امتیازی به بازیکن کوچکتر فرصت گلزنی میدهد و دفاع را باز می کند تا بازی برای هواداران لذت بخشتر شود».
در سالهای دهۀ 70 به ویژه از 1979، سه امتیازی در NBA کاملاً متداول شد و با «لری بِرد» شکل تکامل یافتهتری پیدا کرد. بازیکنی که به این هدف میدانی در بسکتبال، معنای تازهای بخشید.
بعد از NBA، نوبت به فدراسیون آماتوری بسکتبال FIBA، رسید که خط سه امتیازی را در سال 1984 و در فاصلۀ 6.25 متر (20 فوت 6 اینچ) از سبد معرفی کرد. فاصله خط سه امتیازی NBA با بسکتبال آماتوری متفاوت است. خط سه امتیازی برای نخستین بار در المپیک 1988 در سئول کره جنوبی رسم شد.
قوس سه امتیازی در دهۀ 80 میلادی به زمینهای دانشگاهها رسید و در دهه 90، NBA تلاشهایی را برای کوتاه کردن فاصله صورت داد اما بیسرانجام بود. دستیابی به رکوردهای بیشتر توسط «ری آلن» موقعیت این مهارت را محکمتر کرد.
در سال 2008، FIBA اعلام کرد که طول خط پرتاب 6.75 متر افزایش مییابد. حتی در NBA صحبت از خط 4 امتیازی است. در NBA، اهداف میدانی سه امتیازی به طور فزایندهای در طول سالها به خصوص در اواسط سال 2015 به بعد بیشتر و بیشتر میشود.
دلیل این افزایش به «استفان کری»، منتسب شده است که به طور منظم از شوت سه امتیازی به عنوان بخشی از استراتژی پیروزی استفاده میکند.
شوت سه امتیازی با اثربخشی 29 درصد در فصل 80 – 1979، به 36 درصد کارایی در فصل 17 – 2016 رسید. برای پنج فصل اول پس از اینکه شوت 3 امتیازی در سال 1979 به NBA معرفی شد، به طور متوسط کمتر از 5 تلاش 3 امتیازی در هر بازی وجود داشت.
سه امتیازی یک «ترفند»
برخلاف تصور بیشتر بازیکنان، بازیکنان در شوت 3 امتیازی بهتراز 25 سال پیش نیستند. آنها فقط تعداد بیشتری از آنها را شلیک میکنند.
«ما به جای بازی تیمی، بسکتبال را به انزوا کشاندهایم». این جملۀ «مارک اوشینسکی» است. او در مقالهای به نام « به شوت سه امتیازی پایان دهید» که در سال 2015 منتشر کرده بود، به اختلافات بازی پیرامونی از یک شوت سه امتیازی و تلاشهای بازیکنان در داخل قوس اشاره میکند.
او نوشت: « بدون حضور در بازی داخلی، فقط با یک ترفند، و بدون بازگشتها و انتقالهای دیدنی در بازی که تا پیش از سه امتیازی وجود داشت و بازی زیبا بود».
منتقدان سه امتیازی معتقدند با این شوتها در سبک بازی، تنوع کمی وجود دارد و بسکتبال خستهکننده میشود.
حتی پای جیمز نای اسمیت به میان کشیده میشود که به عنوان مبدع بسکتبال در 1891، بازی امروز را تشخیص نمیداد!
باب رایان، دیگر نویسندۀ بسکتبال میگوید:« من طرفدار سه امتیازی نیستم. فکر میکنم این بدترین پیشرفت در زندگی من است. بازی سه امتیازی برای بهتر شدن بسکتبال نیست».
گرگ پوپوویچ سال 2014 به USA Today گفته بود: «برای من این بسکتبال نیست. شما احساس میکنید باید از شوت سه امتیازی استفاده کنید و در غیر این صورت دچار سردرگمی و دردسر بزرگی هستید اما این یک تقلب است».
یک مغلطه آشکار
البته این صحبتها دلیلی برای بازگشت به گذشته و در میدانهای کم امتیاز نیست. هیچچیز هیجانانگیزتر از بازیهای پرامتیاز با مهارتهای ترکیب شدۀ بسکتبال نیست. اما چرا خط 3 امتیازی را باید تغییر داد؟ آیا زمینها را باید گسترده و طولانیتر کرد و آیا چیزی باید تغییر کند؟
بسیاری هستند که میگویند از آنچه که قبلاً بازی میکردند کمتر لذت میبرند. شوت سه امتیازی، بسکتبال را خراب کرده است.
در مقابل این نظریه، طرفداران سه امتیازی میگویند «شما نمیتوانید جلوی پیشرفت را بگیرید». در حالی که استدلال قوی ندارند و اغراقهای زیادی بکار میگیرند. مثلاً با کنایه میگویند چطور است «به عصر اسب به جای ماشین برگردیم»!
اما این طور نیست. روشهای نوین تمرین، کلاسهای بدنسازی و آموزش منحصر به فرد تکنیکها، مسئولیتها برای تغییرات عمده در بسکتبال را زیاد کرده است که به پیشرفت بازیکن میانجامد.
خط سه امتیازی ساخته شد تا ارزش بیشتری به بازیکنان کوچکتر و شاید سفیدتر داده شود. اما ورزش، رقابتی است. اگر فقط میخواهید به اندازه اهداف شخصی خود در برابر مردم بازی کنید، یک کشتیگیر سبک وزن شوید!
برای حفظ ارتباط، یک بازیکن کوچکتر باید کارهایی را انجام بدهد که بازیکن بزرگتر قادر به انجام آن نیست. مانند حرکت سریع با توپ. علاوه براین، شلیک سه امتیازی، در نزد بازیکنان کوتاه قامت آرزوهای زیادی را برآورده نکرده است. بازیکنان حرفهای و دانشگاهی مثل همیشه بزرگ هستند و یکی دو بازیکن سیاهپوست عالی شلیک میکنند.
در این راستا سه امتیازی بر اساس مغالطه آشکار استوار است. در حالی که ایجاد حافظه ماهیچهای برای اجرای یک حرکت، راحتتر از تمرین برای چند دامنه و اجرای همزمان مهارتهای بسکتبال است.
شوتهای راه دور گاهی اوقات مفید هستند. اما آنها فقط باید ابزاری در جعبه ابزار باشند. نباید اعتباراضافی، اعطا شود. اعتباراضافی، بسکتبال را به یک کارناوال تبدیل میکند.
این ایده که امتیازگیری با سه امتیازی از دیگر روشها با ارزشتر است، بی اساس است. باید با هر مهارتی در بسکتبال امتیاز بگیرید و همیشه سعی کنید شوت بهتری بسازید.
هیچ قضاوت دلبخواهی درباره ارزش امتیازگیری در مقابل دیگری نباید صادر شود. بازی داخلی، جالب، متنوع و پرکاربرد است. مربیان با یک شوت دور به دنبال رضایت فوری هستند. ریسک نمیکنند و صبر و زیبایی بازی، ارزش واقعی خود را از دست داده است.
همچنین قرار است سه امتیازی، تیمها را قادر به بازگشتهای سریعتر از دو امتیازی کند. این رستگاری دروغین غیرمسئولانه و ضد شایسته سالاری است. یک تیم عقب میافتد زیرا آنها از بازی خارج شدهاند.
مانند هر رقابت منصفانه، آنها باید با مهارت و سختکوشی کمبودهای بازی خود را جبران کنند. آیا یک تیم فوتبال اگر در بازی سه گل عقب باشد با یک شوت میتواند برابر شود؟
شوت سه امتیازی، چهار همتیمی دیگر را بیکار کرده! یا بقیه باید برای یک نفر بازی بسازند که همکاری تیمی را زیر سئوال میبرد. مجموعهای از بازیهای هماهنگ و تصمیمگیریهای خلقالساعه با پاسهای متعدد در بازی خلاقانه اهمیت بیشتری از بازی پشت قوس دارد که معمولاً در کوتاهترین زمان و صرفهجویی در بازیِ خلاقانه، منجر به شلیک میشود.
بازی ترکیبی با مهارتهای بیشتر، اهمیت دادن به دیگران است. با دیگران ارتباط برقرار کرده و با آنها همکاری میکنند چون فلسفۀ بسکتبال روی اصول همکاری و تلاش منصفانه بنا گذاشته شده است.
سه امتیازی یک «سیرک»
اما در واقع بسکتبال، مدت طولانی بدون شوت 3 امتیاز بازی میشد. NBA، سالها بر روی این هدف میدانی مقاومت کرد و آن را «حیلهگر» میدانست. NCAA حتی نسبت به اتخاذ این قانون کندتر بود.
در 29 نوامبر 2018، گرگ پوپوویچ سرمربی سرشناس سنآنتونیو اسپرز، یک بار دیگر اظهار داشت از سه امتیازی متنفر است. «من 20 سال است که از این شوت متنفرم …».
«… بعد از یک بازی به اولین چیزی که نگاه میکنید، سه امتیازیها هستند. اگر شما سه بار این کار را انجام داده باشید و تیم دیگر نه، پس شما پیروز شدید…». «… شما حتی به ریباندها، رفت و برگشت و انتقال بازی، دفاع و …اهمیتی نمیدهید…». «این تأثیر شوت سه امتیازی است و …».
اسپرزها هرگز در تلاشهای سه امتیازی صدرنشین لیگ نبودهاند اما یکی از رکوردداران پیروزی هستند.
پوپوویچ، مسلماً بزرگترین مربی دوران خود و یکی از مشهورترین مربیان تاریخ NBA است. او اعتراف کرد که حتی «دفاع» حالت خود را از دست داده است همانطور که NBA در عین حال با اِعمال خطاهای لمسی و عدم بازی بدنی، روی پرتاب کنندگان سه امتیازی تأکید کرده است.
آیا وقتی که ما عقب هستیم فقط آن را دوست داریم یا نه؟ من گمان می کنم بیشتر ما در این جمعیتی که بازاریابی دوست دارد، به حساب نمیآییم.
استفان کری، ستاره گلدن استیت، در اینستاگرامش به اظهارات پوپوویچ واکنش نشان داد.
«این اولین باری نیست که پاپوویچ به شوتهای راه دور ابراز بیاعتنایی میکند».
پوپوویچ در دسامبر 2015 به خبرنگاران گفته بود: «من هنوز از آن متنفرم. من هرگز از آن استقبال نخواهم کرد. من فکر نمی کنم این بسکتبال باشد. فکر می کنم این چیزی شبیه به سیرک است».
پیش بسوی بسکتبال متفاوت
این دیدگاه فقط مختص مربیان و کارشناسان بسکتبال در NBA نیست بلکه در سالهای گذشته مربیان ایرانی در جای جای دنیا نظر خود را درباره پرتاب سه امتیازی بیان کردند.
مجید توفیق از معماران بسکتبال نوین در ایران، پیش از آنکه سه امتیازی به عنوان یک هدف میدانی تلقی شود، در آغاز دهۀ 50 خورشیدی، مطالبی را در این خصوص در روزنامه آیندگان همان زمان به چاپ رساند.
او از تئوریسینهای پرتاب سه امتیازی بود. توفیق، سال 1973 با سفر به آمریکا، مطالعاتش را در زمینۀ مهارتهای متعدد بسکتبال از جمله شوت سه امتیازی ( که هنوز وارد NBA نشده بود) کامل کرد و به بیان رویکرد فلسفیاش در مورد ترسیم خط قوس سه امتیازی پرداخت. اما او نیز سالهای بعد به جمع منتقدان شوت سه امتیازی پیوست.
مجید توفیق این روزها مطالعاتش را در بسکتبال روی سه امتیازی متمرکز کرده است. او میگوید: «هر چقدر بخواهیم روی حرکات دفاعی متمرکز شویم و کار کنیم اما باز هم دفاع در بسکتبال قربانی حمله سه امتیازی میشود».
توفیق در سال 1989، وقتی سرمربی تیم ملی بسکتبال ایران در رقابتهای جام ملتهای آسیا بود، قوس سه امتیازی به دروازههای بسکتبال ایران رسیده بود.
بازیکنان بالاتر از 35 سال پیش، هیچ خاطرهای از خط سه امتیازی ندارند.
توفیق درباره مطالعات اولیهاش میگوید: «سال 1353 فکر کردم باید سه امتیازی بیاید و نتیجه مطالعاتم را در روزنامه آیندگان نوشتم». اما وی حالا از منتقدان سه امتیازی است:
«همیشه در زمان باید به این فکر کنیم چه کنیم تا بسکتبال را قشنگتر ببینیم. من به قوانین NBA هم انتقاد دارم. بسکتبال به جایی رسیده که بین دفاع و حمله توازن وجود ندارد. مانند یک مشتزن وزن هفتم وقتی با یک مشتزن وزن دوم مسابقه میدهد! بازیکن دفاع سخت کار میکند اما بیشتر قوانین، به سود بازیکنان بالای قوس برای یک شوت راه دور است».
«… بازیکنی که با یک تخصص شوت میکند مساوی است با بازیکنی که هنرنمایی مختلفی دارد…». «… استفان کری از راه دور شوت میزند و با یک تخصص MVP میشود».
او حتی در مقابل این نظریۀ که شوت سه امتیازی برای قدکوتاههاست اعتقاد دارد در بسکتبال مدرن بسکتبالیستهای بلند قامت یا بازیکنان پست هم سه امتیازی میزنند و این خاصه برای قد کوتاهها نیست. نمونهاش جام جهانی 2019 بسکتبال و امثال مارک گسول.
توفیق در مقابل طرفداران سه امتیازی که میگویند تماشاگر شوت راه دور را دوست دارد، میپرسد: « چرا همین تماشاگر در طول بازی، دفاع – دفاع را فریاد میزند…».
«… دفاع شکل عملی دارد و فقط در گفتن نیست و بازیکن زحمت زیادی را در طول زمین قبول میکند اما در میان زحمات و کار سخت او در دفاع، استفان کری به یکباره از دم در رختکن، شوت میکند…».
«… الان بازیکنانی هم هستند که در شوتهای میانی (میدرنج) و در بازی بیرونی موفق هستند نظیر راسل وستبروک یا کوین دورانت…». «… آنها به هر طریقی که وسط شلوغ باشد کار خودشان را انجام میدهند…».
نگاه مجید توفیق به این موضوع در ابعاد روانی و جسمانی هم تعبیر و تفسیر میشود. آمادگی جسمانی بازیکنان و فعالیتهای بدنی آنها در تمرینات و مسابقات وقتی تحت فشار دائمی هستند، موضوعی است که باید در رابطه تجاری NBA با سلامت بازیکنان و زیبایی بسکتبال مورد توجه قرار بگیرد.
هیچ شکی وجود ندارد که بسکتبال به عنوان ورزش تماشاگرپسند، تجاری و به شدت به رسانهها وابسته است و نظریههایی نظیر آنچه درباره شوت سه امتیازی بیان شده است،
بدون پوشش رسانهای رشد نمیکنند. این همان نکتهای است که پوپوویچ را هم نگران کرده است زیرا تفکرات او جایی در بازاریابی و آنچه از بیرون بازی به زمین بسکتبال منتقل میشود، جایی ندارد.
… و حالا شوت 4 امتیازی
اکنون میتوانیم به داستان شوت چهار امتیازی که از طرف NBA حمایت می شود، برگردیم. همچنین بزرگ کردن ابعاد زمین بسکتبال یا تعیین خطوط جدید. معرفی تاکتیکهای جدید در دفاع و حمله ضروری است.
اول از همه، عموم مردم باید در مورد کارآیی این تصمیم، نظر بدهند. تقریباً 40 سال پیش، خط سه امتیازی در میان مخالفتهای بسیار، تأیید شد. آیا در مورد خط 4 امتیازی این اتفاق تکرار خواهد شد؟
لری برد، شوتزن افسانهای بوستون میگوید «این ایدۀ خوبی است و NBA باید دربارۀ راهاندازی آن فکر کند». در حالی که استیو کر و رجی میلر شوتزنان منحصر به فرد شیکاگو و ایندیانا در دهۀ 90 میلادی، اعتقاد دارند «حتی نباید به این موضوع فکر کرد».
این اختلاف نظرها مشخص میکند برای تغییر، NBA و بسکتبال جهان آماده نیستند و گفتن آن سخت است.
اندازهها
فاصله خط سه امتیازی در NBA: 7.24متر
در دانشگاهها: 6.32 متر
در مدارس(high schools) آمریکا: 6.02 متر
در لیگ زنان آمریکا WNBA: 6.75 متر
در بسکتبال آماتور FIBA: 6.75 متر