برنامه شماره 7 رادیو بسکتبال ایران – اهمیت مهارت های ذهنی

برنامه شماره 7 رادیو بسکتبال ایران - اهمیت مهارت های ذهنی

برنامه شماره 7 رادیو بسکتبال ایران از سایت پخش میشه و خبر‌های خوب

امشب 05 دی 1399 – برنامۀ شمارۀ 7 از سایت خانه بسکتبال ایران

صدای ما فراتر از خانه ما

موضوع : اهمیت مهارت های ذهنی

▫️دکتر محسن پروازی

▫️دکتر یاسمین ایلیاوی

بسکتبال؛ رویای نسل‌ها

▫️با صدای احسان امیری

با لژیونرها، از بهنام و حامد چه خبر؟

تایم اوت، سیری در بسکتبال اروپا و NBA

شات کلاک

▫️پریسا یزدانی به همراه اخبار رسانه‌ها

▫️ ژوبین جلیلی با مبحثی از داوری بسکتبال

با اجرای شنیدنی مهراد خورشیدی…

 ضمن تشکر از بازدید شما، خواهشمندیم به منظور ارائه خدمات بهتر و رسیدن به اهداف عالی سایت، تیم خانه بسکتبال ایران را یاری فرمایید.

هرگونه پیشنهاد و انتقاد سازنده خود را با ما در میان گذاشته تا با برطرف نمودن ایرادات و استفاده از پیشنهای ارزشمند شما در جهت ارائه خدمات بهتر به خانواده بزرگ بسکتبال بکوشیم.

بسکتبال رویای نسل‌ها

پژوهشی از افشین رضاپور

توی دفتر محل کار سردبیر روزنامه نشسته بودیم. آقا صفدر روی میز را دستمال کشیده بود. تمیز بود.

شکلات‌های در اندازه‌های مختلف را داخل ظرفی ریخته بود. چای تازه دم آماده بود و همه‌ منتظر مهمانان بودیم. گوشی تلفنم زنگ خورد.

آقا کدوم طبقه است؟

-بیاین طبقه سوم

باشه…

آقا صفدر در رو نیم لا باز گذاشت تا دفتر روزنامۀ جهان فوتبال در بین دو سه تا دفتر دیگر همان طبقه مثل دفتر وکالت، مشخص باشد.

البته تابلوی کوچک قشنگی هم پشت در نصب شده بود. اما با خودش فکر کرد این طوری چشم مهمانان کمتر سراغ در روزنامه خواهد گشت…

چند لحظۀ بعد در باز شد و دو جوان بلند قامت وارد شدند. حوالی سال 1382 بود که آوازۀ دو برادر در بسکتبال ایران به گوش همه رسیده بود. نیازی به معرفی نداشتند.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  كاركردهاى رسانه اى در ورزش در گفت و گوى افشين رضاپور با مريم نوايى فعال رسانه اى در ورزش

آیدین و صمد نیکخواه بهرامی را همۀ اعضای تحریریه می‌شناختند.

سردبیر روزنامه گفت بچه‌ها ابتدا عکس بگیرند و بعد مصاحبه را شروع کنم. عکاس روزنامه، چند دقیقه‌ای آیدین و صمد را داخل تحریریه، و بعد از اینکه ایده‌های بیشتری در ذهنش گل کرده بود، روی تراس برد و عکس گرفت.

آیدین و صمد نیکخواه بهرامی با سنی در حدود 21 و 20 سال روبه روی من می‌نشینند و ما با هم گپ می‌زنیم.

آقا صفدر چای می‌آورد و می‌گذارد روی میزی که از صبح چند بار تمیزش کرده و به قول خودش میز را برای استقبال از مهمانان برق انداخته. بعد با چشم اشاره می‌کند چای را با شکلات بنوشند.

آیدین در حین صحبت متوجه منظورش می‌شود ودر حالی که با من حرف می‌زند، با تکان دادن سر، اشارۀ آقا صفدر را بدون پاسخ نمی‌کذارد.

آن روز نزدیک به دو ساعت در مورد بسکتبال ایران حرف زدیم. هنوز خبری از نسل طلایی نبود.

تا موقع گفت و گوی من با آیدین و صمد نیکخواه بهرامی، هر دو نفر یک دوره در مسابقات جوانان آسیا بازی کرده بودند و چند بار در اردوهای تیم ملی حضور یافتند که صمد در بازی‌های غرب آسیا بازی کرد. اما در مسابقات باشگاههای ایران هر دو برادر تا آن زمان به عنوان پدیده‌های نوظهور بسکتبال ایران شناخته شده بودند.

وقتی از همه جا گفتیم و هر دو برادر در صحبت‌های خودشان از آیندۀ خوب بسکتبال ایران خبر دادند، به آیدین گفتم دوست دارم تیتر مصاحبه در بخش حرف‌های خودت را، خودت انتخاب کنی.

گفت: من شاعرم ، بسکتبال شعر من است.

دیدگاهتان را بنویسید