برای مهسا، هلیا، غزل و جوانان دیگر / دختران بسکتبال در حالت آماده باش

برای مهسا، هلیا، غزل و جوانان دیگر / دختران بسکتبال در حالت آماده باش

زمانی برای «غزل»، «مهسا» یا «هودنه». آیا بر لیگ بسکتبال بانوان باشگاههای ایران تسلط خواهند داشت؟ در کنار بسیاری از نام‌ها که در دو سه تیم جمع شده‌اند، آیا جایگاه این سه نفر و جوانترهای دیگر تا پایان لیگ برتر محکم خواهد شد؟

آخرین نمونه از قیاس‌ برخی جوانان لیگ برتر، تابستان گذشته در بسکتبال سطح B آسیاست که تکیه بر آن نتایج خوبی ندارد.  انتخاب‌های غلط و کارها و تدارکات نابجا، به جایگاهی که شأن دختران بسکتبال زیر هجده ساله‌های ایران در دسته دو آسیا نبود، منتهی شد. گروهی از افراد در کادر فنی اما فاقد «اصل سنخیت».

نه. منظورم این نیست که بعد از تیم جوانان ایران، در لیگ برتر کار برای جوانان آماده است. من فقط می‌خواهم از یک جنبه به لیگ برتر + جوانان بپردازم. «ظرفیت‌های بزرگ شدن و پدیده شدن».

مهسا کرانی، هلیا هودنه و غزل زمانی، به همین ترتیب، بیشترین کارایی را در بین اعضای تیم ایران در دسته دو آسیا داشتند. جایی برای مقایسه کردن آنها وجود ندارد و این بهترین فرصت در وهله‌ی اول برای خودِ آنهاست. هر بازیکنی برای مدتی در رادار قرار می‌گیرد، بنابراین به سرعت باید پیشرفت کند. هر بازیکن برای پیشرفت یک مسیر منحصر به فرد دارد و باید به قدری خوب و تروتمیز کار کند تا بر اساس توانایی‌هایش شناخته شود.

برای مهسا، هلیا، غزل و جوانان دیگر / دختران بسکتبال در حالت آماده باش برای مهسا، هلیا، غزل و جوانان دیگر / دختران بسکتبال در حالت آماده باش

وقتی می‌شنوم تعدادی از بازیکنان جوان از 8 – 7  سالگی شروع کرده‌اند و الان 10 – 9 سال است که فعالیت می‌کنند اما تناسب خاصی بین مسیر طی شده و پیشرفت نمی‌بینم، دلم می‌سوزد. در پسران همینطور.

بازیکنانی دارای ضریب هوشی بسکتبال بالا، قدهای بلند و دست‌های خوب و بدن‌های محکم‌ اما بدون ایده‌ی تمرین. با مشاوره‌های سطحی به ویژه از سوی برخی مربیان مرد. حرف هم بزنی می‌گوید در «یوتیوب» دیده و …!

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  جانبداری در بسکتبال و رقابت‌هایی که هنوز شروع نشده است / اعتراض؛ این بار از جانب دسته یکی‌ها

یک نکته‌ای را می‌گویند اما در نکته‌ی بعدی، قبلی را نفی می‌کنند. چون فلسفه‌ی بازی به درستی برای‌شان تبیین نشده است. به نظر می‌رسد در برخی سطوح مهم فعالیت‌های جوانان، فاقد دانش وسیع فلسفی، جامعه شناختی و روانشناختی هستیم. کار فنی بماند. لااقل من در تعدادی از آنها سوابق مهارتی ندیدم.

مهسا، هلیا و غزل را به نمایندگی از نسلی نو مثال زدم چون توانایی بیشتری برای نمایش بهتر، همینطور فرصت‌های بیشتری برای ارج نهادن این توانایی‌ها وجود دارد.
«لیگ – بازی بین‌المللی – لیگ» با خودش درس‌های فراوان دارد. با درخشش بهترین‌های تیم جوانان، سایر جوانان لیگ‌ها به حالت آماده باش قرار خواهند گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید