چگونه به بازیکنی با «مجموعه‌ای از ایده‌های بازی» تبدیل شویم؟

چگونه به بازیکنی با «مجموعه‌ای از ایده‌های بازی» تبدیل شویم؟

آمریکابی که همه‌ی حریفان حتی صربستان را در بازی نخست دور گروهی به راحتی شکست داد، در بازی ضربدری مقابل همین تیم «گیر» می‌کند. گره کور بازی توسط استفن کری با همراهی لبران جیمز باز می‌شود. در حالی که استیوـکر روی نیمکت تیم آمریکا نشسته و گروهی از کچ‌های معروف ان بی ای، او را در این المپیک همراهی می‌کنند.

از ایتدای ابداع بسکتبال یک مناقشه بین دو رویکرد «بازیکنان خوب» بازی را می‌سازند یا «مربیان»، وجود داشت. نیسمیت تمام افتخارش این بود بازی‌ای ساخت که قادر به ساختن و بازتولید خودش است. فارغ از فرهنگ آقابالاسری.

با گذشت ۱۳۳ سال از تولد بسکتبال، ستاره‌هایی در طول مسیر رشد و تعالی این ورزش قرار گرفتند، که به اعتقاد اولیه‌ی بسکتبال معنا بخشیدند هر چند در این بین نباید نگاه صرب‌ها را نیز از نظر دور داشت مصداق بازیکن خوب و مربی، برای آنها مثل این است که بپرسید اول مرغ بود یا تخم مرغ!

برای ساختن بسکتبال، هر دو تأثیر دارند اما نمی‌شود سهمی را که هر یک دارند به طور آشکارا مشخص کرد. به ویژه در رده‌های سنی که به نظر می‌رسد مربیان سهم بیشتری دارند. در مجموع، مربیان لزوماً برای ارتقاء سطح بازیکنان کافی نیستند و رشد بازیکن به تنهایی، لزوماً صحیح نیست.

بازیکنان به «مجموعه‌ای از ایده‌های بازی» نیاز دارند. مربیان و ارتقای آنها در نتیجه‌ی مشاهده، تمرین، ممارست و مسابقه، برای داشتن «ایده‌های بازی» به بازیکنان کمک می‌کنند اما بازیکنانی می‌توانند در سطح بالا با «ثبات قدم» و «پایداری» بیشتر در بالاترین سطح رقابت [میزان تعیین‌کنندگی]، به بسکتبال خود ادامه بدهند که «مجموعه‌ای از ایده‌های بازی» را فرا گرفته باشند.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  زبان سرخ / هچلِ «کچل حسن» و «حسن کچل»!

بازیکن بعد از «سطح بنیادی بسکتبال»؛ استعداد، نبوغ و خلاقیت خود را بروز می‌دهد. سنگ زیرین «ایده‌های بازی» برای ساختن دژ مستحکم بنا گذاشته می‌شود.  هر کدام از مؤلفه‌های بازی در کوران تمرین – مسابقه، یکدیگر را کامل می‌کنند. خلاقیت، ایده می‌سازد، تا بازیکن با آگاه شدن از وضعیت حرکتی خود، چیزی را کشف کند. سپس از علم حرکتی خود بهره می‌گیرد، خطرات احتمالی‌اش را در نظر گرفته، آماده‌ی چالش می‌شود. سپس برای امکان خلق موقعیت‌های جدید، ریسک خطرات احتمالی را به جان می‌خرد.

بازیکنانی با میل بیشتر به سمت «نوآوری»، «ایده‌پردازی» و «موقعیت خلاقانه»، کارایی‌شان افزایش می‌یابد. در یک فرایند پایدار، روند تأثیرگذاری بیشتری دارند. بازیکن با نوآوری خود، دائم در حال عملیاتی کردن «ایده»هایش است و خلاقیت، «ایده‌»های بعدی را می‌سازد.

دیدگاهتان را بنویسید