داستان برند کاله اگر چه داستانی از مؤفقیت است اما در بسکتبال کاله سردرگمی و اهداف و کارهای نامشخص موج میزند.
سالها از ورود برند کاله به بسکتبال میگذرد. این باشگاه در حال حاضر یکی از شناخته شدهترین باشگاههای ورزشی است که ابتدا در والیبال و در سالهای بعد در بسکتبال هزینههای زیاد انجام داده است.
کاله علاوه بر تیمداری در بخش قهرمانی لیگ برتر، در مینیبسکتبال و حمایت از تیمهای جوانان ایران طی یک دورهی نزدیک به 10 سال، خدمات ارزندهای ارائه داد. «کالهکاپ» رویدادی در زمینه مینی بسکتبال است که هر ساله تیمهای سراسر کشور را بسوی رقابت در این رویداد فرامیخواند. با وجود این، خط داستانی که در رشد چشمگیر برند کاله و مسیر صعودی این برند شاهدیم، در مورد بسکتبال مخدوش بوده تا جایی که با «شکل» شیک و پرهیاهوی فعالیتهای آن، هنوز نمیتوانیم با اطمینان دربارهی «محتوی»، پیشرفت یا تحقق اهداف کاله در بسکتبال صحبت کنیم.
تیم بسکتبال کاله فصل پیش نایب قهرمان لیگ برتر شد اما در فصل 1403 – 1402، به جمع چهار تیم پایانی راه نیافت. امسال تیم زیرمجموعه کاله در لیگ ملی قهرمان شد. همچنین مقامهای متعددی نیز طی سالها توسط تیمهای ردههای سنی این باشگاه به دست آمده است.
مهمترین فعالیتهای کاله، حمایت از تیمهای جوانان ایران موسوم به جوانان 2020 و جوانان 2024 است که هم اینک تیم جوانان ایران خود را برای رقابتهای قهرمانی زیر 18 سالههای آسیا آماده میکند.
تیم جوانان 2020 به کرونا خورد و بازیهای قهرمانی آسیا نداشت اما پس از کرونا و به دنبال انصراف چین و نیوزلند از مسابقههای جهانی، تیم ایران بر اساس رنکینگ فیبا، یکی از چهار نمایندهی آسیا در مسابقات جهانی لتونی بود.
صرف نظر از نتایجی که در این رقابتها و نظایر آن در سالهای قبلتر به دست آمد، کار پایهای و خروجی آن بیشتر برای تیم ملی مد نظر است. چنانچه نگاهی به نفرات حال حاضر تیم ملی داشته باشیم فقط متین آقاجانپور محصول کاله در بازه زمانی نزدیک به 10 سال است. بقیه مثل برادران یازرلو موقعیت ثابتی نداشتند حتی در دورههای اخیر به تیم ملی دعوت نشدند.
امکانات خوب، انتخابهای سئوالبرانگیز
مسئولین باشگاه کاله بیشتر سعی در جذب نیروهای بومی در رأس تیمهای خود دارند. آنها به ندرت به سایر افراد در دیگر استانها روی خوش نشان میدهند حتی اگر بین توانایی نفر استان با مربی جای دیگر تفاوت به لحاظ علم و هنر و دانش مربیگری وجود داشته باشد، انتخاب آنها نفر استان است.
کاله طی این سالها به تناوب از مربیان خارجی نیز استفاده کرد. یک مربی روس و یک مربی اهل مقدونیه، در مقاطعی برای همین تیم جوانان 2024 به کار گرفته شدند. در ادامه مسیر، سرجان ایوانوویچ مربی صربستانی جایگزین شد که این خود نشان از سردرگمی در انتخاب سرمربی در اهداف یک کار پایهای بلند مدت دارد.
با وجود تنگناهای بخش خصوصی در ورزش، به باشگاه کاله امکانات خوبی در شهرهای آمل و بابل تخصیص یافته است. تعدادی از سالنهای فرسوده استیجاری را این باشگاه مرمت و تجهییز کرده است. برای اسکان تیمها و بازیکنان در اردو، خوابگاه دارد و شرایط تحصیلی برای نفرات حاضر در کمپ کاله، فراهم است. این امکانات تاکنون با انتخابهای سئوالبرانگیز مثل؛ «چه کسانی با استعدادهای بسکتبال کار میکنند؟» اهداف و برنامههای کاله را به چالش کشیده است.
سایر برنامههای کاله نیز پیش از آنکه به برند معتبر کمک کند به خاطر نسنجیده بودن برخی تصمیمگیریها با اعتماد بیجهت به فدراسیون بسکتبال، بیشتر به آن ضربه میزند. مثل فعالیتهای رسانهای تورنمنت سه جانبه تهران به نام «کالهکاپ» با حضور دو تیم ترکیه و روسیه که در اقدامی عجیب توسط مسئولین باشگاه کاله به یک کشتینویس مورد تأیید فدراسیون سپرده شد! این کار ارزش کار کاله را نزد رسانههای تخصصی بسکتبال پایین آورد.
برند معتبر، سردرگم در بسکتبال
برونسپاری تیم جوانان در دو فدراسیون (طباطبایی – داوری)، و حمایت کاله به واسطهی قدرت مالی از تیم جوانان طی سالهای اخیر، به بررسی بیشتری نیاز دارد. تیم کنونی جوانان، از سال 1398 با استعدادیابی در سطح کشور و شناسایی حدود 700 نفر طی 5 سال، در روزهای اخیر دو بازی در تورنمنت سه جانبه تهران را پشت سر گذاشت. بررسی بازیهای این تیم به اطلاعات کاملی از آنچه طی این 5 سال گذشت، نیازمند است. همچنین نباید این گونه تعبیر کرد که برونسپاری تیم جوانان نیاز به کنترل و نظارت کارشناسانه ندارد.
با حضور تنها یک بازیکن در تیم ملی آن هم نزدیک به یک دهه فعالیت و حمایت از تیمهای ردههای سنی، تخصیص تعداد قابل توجهی از سالنهای تهران به تیمهای کاله، نفوذ در آموزش و پرورش به واسطهی معلمان ورزش و … اما محصول قابل توجهی در بسکتبال کاله ندیدیم. حتی در سایر زمینهها مثل مربیان، تغییرات روی نیمکت و آمد و رفت مربیان خارجی نیز، علاوه بر جایگاه لرزان مربیان در این مجموعه، رشد و پیشرفتی در مربیگری تیمهای کاله شاهد نیستیم.
در لیگ برتر امسال با وجود هزینههای بیشتر برخی تیمها، باشگاه کاله تمایلی به رقابت نشان نداد و در بخش قهرمانی نیز نتیجهی درخور توجهی حاصل نکرد. در این بخش نیز شاهد جابهجایی مربیان وسط فصل بودیم.
کاله یک طرف باشگاهداری میکند اما یک طرف مهمتر تیمهای پایهای ایران هستند که در دل این باشگاه گنجانده شدهاند. اگر داستان برند کاله مملو از شناسایی سلیقه و ذائقه مردم است که به مؤفقیتهای چشمگیر این برند انجامیده و مرزهای خارج از کشور را درنوردیده است، بسکتبال کاله در دایرهای محصور به دور خود میچرخد و از برند معتبر و بزرگ خود بیشتر استفاده میکند تا اینکه بسکتبالی ایدهآل و هدفمند برای عرضه کردن داشته باشد.