توهم پوست‌اندازی در تیم ملی بسکتبال / پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟

توهم پوست‌اندازی در تیم ملی بسکتبال / پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟
رئیس فدراسیون بسکتبال می‌گوید کاری که بقیه نکردند به ما رسید و در تیم ملی پوست‌اندازی کردیم.

 در این‌باره‌ی بایستی به ادعای رئیس فدراسیون بسکتبال بیشتر پرداخت.

در سال 1394 پس از برنز بسکتبال ایران در جام ملت‌های آسیا، درک بائرمن، سرمربی وقت تیم ملی بسکتبال، صحبت از «تغییر نسل» کرد. پس از قهرمانی تیم ملی بسکتبال در سال‌های 1386، 1388 و 1392؛ طبیعی بود که ترکیب فرسوده تیم ملی به بازسازی نیاز داشته باشد.

تغییرات تدریجی اما نه چندان اثرگذار آغاز شد. تغییرات در بدنه‌ی تیم ملی، با تغییرات در رأس کادر فنی با حضور مهران حاتمی، مهران شاهین‌طبع و مصطفی هاشمی تا بهار 1401 همراه شد. وضعیت ناپایدار روی نیمکت و سیاست‌ دوگانه‌‌ «نتیجه‌گیری و جوانگرایی» در فدراسیون.

در زمان شاهین‌طبع، بحث بازیکنان دورگه نیز به میان آمد که به چرخه جوانگرایی آسیب زد. دورگه‌هایی مثل رستم‌پور یا جلال‌پور با کیفیت پایین اما مورد نظر سرمربی تیم ملی، جایگزین نفراتی شدند که قرار بود در مسیر پنجره‌های انتخابی، جام جهانی و المپیک به پشتیبانان بزرگ در تیم ملی تبدیل شوند. (آرون گرامی‌پورشرایط بهتری داشت در پوزیشنی که کمبود بازیکن داشتیم).

کار وقت‌گیر دورگه‌ها بعد از المپیک 2020 پایان یافت و پشتوانه‌ای نساخت. از طرفی حضور چند بازیکن ستاره‌ی دوران قبلی در تیم 2020 به همان اندازه طبیعی به نظر می‌رسید که پس از المپیک شاهد پوست‌اندازی در تیم ملی باشیم.

پس از المپیک، سنگ بنای تغییرات جدید در تیم ملی توسط مصطفی هاشمی در فدراسیون قبلی گذاشته شد. وی با وجود وقت کم (4 بازی در دو پنجره انتخابی)، تعدادی بازیکن جوان را به تیم ملی آورد اما جواد داوری در بهار 1401 سعید ارمغانی را جایگزین هاشمی کرد.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  چالش بسکتبالیست‌های زیر 19 سال آمریکا در لتونی / دیکسون: اروپایی‌ها سختگیر هستند

ارمغانی راه هاشمی را رفت و پس از او هاکان دمیر در همان مسیر قرار گرفت. طبیعی است دو سال بعد از هاشمی، پوست‌اندازی در تیم ملی به تدریج شکل کامل‌تری پیدا کند بنابراین برای فدراسیون کنونی تغییرات در تیم ملی نباید فضیلت شمرده شود. داوری یک امر اجتناب‌ناپذیر بنا بر موقعیت و اقتضائات زمانی در بسکتبال ایران را به نام خود مصادره کرد.

علاوه بر این‌ها، جواد داوری مدام از تیم ملی 2030 می‌گوید. تیمی که به گفته‌ی او ثمره‌ی استعدادیابی امروزی فدراسیون او خواهد بود. صحبتی که به اعتقاد ما «فرافکنی» و «فرار رو به جلو» است. داوری در اصل می‌خواهد «زمان» بخرد.

تیم‌های نوجوانان و جوانان ایران از فدراسیون قبلی به داوری رسیده بود اما وی در بدو ورودش با تغییراتی که در رأس این تیم‌ها اعمال کرد، نتایج ضعیفی گرفتند. انتخاب‌های داوری زیر سئوال رفت. حتی امتیاز میزبانی رقابت‌های جوانان آسیا بدون استرالیا و نیوزلند، با عنوان پنجمی برای ایران پایان یافت و تیم زیر 18 ساله‌های ایران علاوه بر از دست دادن سکوی آسیا، سهمیه جام جهانی هم نگرفت.

ساختن پشتوانه برای تیم ملی، فقط در تیم ملی اتفاق نمی‌افتد بلکه باید لیگ‌ها و وضعیت تیم‌ها به ویژه رده‌های سنی را ارزیابی کرد.

دوره‌ای که جواد داوری مدعی است کار نشده (دوران 4 سال قبل از خودش) و او به اتفاق همکارانش شبانه‌ روز در فدراسیون مشعول استعدادیابی هستند، همینطور ادعایش برای پوست‌اندازی در تیم ملی، دوره‌ای مصادف با ظهور پدیده‌هایی مثل محمد امینی، صارم جعفری، محسن عسگری‌نیا، پارسا فلاح، سام ریاحی و چند پدیده‌ی دیگر در بسکتبال است که برخی آنان در لیگ‌های خارجی بازی می‌کنند.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  آقای صالحی‌امیری شما نباید از بسکتبال حرفی بزنی چون اطلاع نداری

توهم پوست‌اندازی در تیم ملی بسکتبال / پس ما اینا رو از کجا آوردیم؟

سام ریاحی که در فدراسیون جواد داوری بعد از آنکه محسن شاه‌علی را سرمربی تیم نوجوانان کرد، از اردو خط خورد! این بازیکن به ترکیه رفت، تابعیت گرفت و امروز در اردوی تیم زیر 18 ساله‌های ترکیه به عنوان بازیکن گالاتاسرای حاضر است!

توهم پوست‌اندازی، برای فراموشی ناکامی و شکست‌های قطاری بسکتبال به وجود آمد اما بدتر از آن نادیده گرفتن سرمایه‌های انسانی است. به جای اشاره به توانمندی‌های نهفته در بسکتبال کنونی، شعار «قبلی‌ها نکاشتند ما خوبیم…» سر داده می‌شود و با ترکیبی از فرافکنی و فرار رو به جلو، وعده‌ی تیم ملی 2030 می‌دهند! پس ما این بچه‌هایی که الان جزو برترین‌های داخل و خارج از ایران هستند را از کجا آوردیم؟ ضمن آنکه فدراسیونیزه کردن کلیه امورات بسکتبال در هیچ دوره‌ای کار صحیحی نیست زیرا باشگاهها و … در پرورش و بالندگی استعدادها به نسبت بقیه نقش پررنگ‌تری دارند.

دیدگاهتان را بنویسید