گفت و گوی تلویزیونی جواد داوری، مخصوصاً آنجایی که گفت کسانی میتوانند تیم ملی بسکتبال را نقد کنند که در کنار نسل طلایی بوده باشند، بازتاب مختلفی داشت.
منظور جواد از «کتار ِ نسل طلایی» یا از «داخل نسل طلایی» که در بسکتبال حق اظهار نظر داشته باشند تا انتهای گفت و گو مشخص نشد بر این اساس در مورد خودم که عضو نسل طلایی نبودم، نمیدانم از نظر جواد با خط کش و صفبندی او، در کنار این نسل قرار میگیرم یا نه؟
بنابراین پاسخ به این سئوال که در کنار نسل طلایی دقیقاً کجای نسل طلایی میشود بر عهدهی خودِ جواد است.
یکتامرام مجری برنامه خیلی به موقع گفت که آقا اگر همین چند تا صفحه و رسانهها (به تعبیر جواد داوری افراد مغرض) از بسکتبال ننویسند دیگر اثری از بسکتبال نمیماند. چون به گفتهی مجری برنامه (با اشاره به روزه سکوت مربیان در قبال اتفاقات و بزنگاههای این ورزش)، کسی حرفی نمیزند.
به این موضوع خیلی نگاه جامعهشناسانه ندارم اما هرکس بدون توجه به سرنوشت مشترک به هر روش میکوشد، منفعت شخصی خودش را فراهم کند و دیگر هیچ!
در بخش رسانه بر خلاف حرفهایی نظیر آنچه داوری دیشب گفت انتظار میرفت نقشآفرینی رسانهها را بیشتر و بهتر درک کرده و مشارکت فعالان این میدان را برای تداوم و تعادل بخشهای مختلف بسکتبال ضروری بداند.
اشاره به این واقعیت که بسکتبال ایران از «ریخت» افتاده، لازم به تکرار نیست. با وجود این، صحبتهای داوری که فرایند تفکر او در بسکتبال بوده، همچنین به عنوان کسی که در جایگاه مدیریت تکیه زده، بسیار ناامیدکننده و آسیبزاست زیرا دورهمیهای منفعتجویانهی فدراسیون او به جای مشارکت فعال بر بحرانها و اختلافافکنیها دامن میزند.
بهتر بود داوری به جای خطکشی جریان نقد تیم ملی، بیشتر روی ذهنها و ابزار کارآمد تأکید میکرد و میدید چه کسی، کجا، چه حرفی زده. اگر خوب بود استفاده میکرد و در غیر اینصورت نه.
اینکه شما بگویی از کنار یا داخل نسل طلایی باید حرفی زده شود دیگران هم این حق را دارند بپرسند خب آقا جواد ما نه اما افرادی که به عنوان مشاور و مسافر به جام جهانی بردی، اصلاً کجای بسکتبال هستند؟
…و اما «نسل طلایی»
امثال جواد داوری با این طرز نگاه به نسل طلایی، بیشتر به بسکتبال و نسل طلایی آسیب میزنند. نسل طلایی، تأکید روی چند نام خاص نیست، بلکه دوران متمایز کنندهی بسکتبال با دهههای پیش از خود است.
طرز نگاه جواد داوری را خیلیهای دیگر در بخشهای مختلف داشتند که به از دست دادن اعتماد به نفس نسلهای بعدی بسکتبال تا امروژ منجر شده است.
نسل طلایی یک ساختار متفاوت و جداگانهای دارد که در قالب نسل طلایی نعریف میشود و تمرکزش روی استعداد، باورهای جدید بسکتبال شکل گرفت و بر تعدادی از بازیکنان طی نزدیک به دو دهه اثرگذاشت.
همزمان یا پس از این دوره، بسیاری از بازیکنان دورههای بعد دائم با نسل طلایی قیاس شدند و به طور مداوم سرکوفت شنیدند که چرا نسل طلایی نشدند!
الانم که با رهنمودهای جواد باید در کنار یا داخل نسل طلایی بوده باشی تا کار رسانهای کنی و زبان لال تیم ملی را نقد کنی!
علی آرزومندی مربی تیم ملی و دیگر میهمان همان برنامه گفت ما در دوران «گذار» هستیم.
به اعتقاد من بیش از حد در این دوران گیر کردهایم و در جا زدهایم و عقب رفتیم و الان در مرحلهی «گداز» هستیم. ما هم امیدواریم این دوران زودتر به پایان برسد اما وقتی که به دور و اطراف جواد داوری نگاه میکنیم میبینیم بیشتر افرادی که دور خودش جمع کرده نه سازندهاند نه آدم تغییر. روی این اصل برای نقد کارهای خودش و اطرافیانش، بیشتر انگیزه میگیریم. حالا چه در کنار یا از داخل نسل طلایی. یا هیچکدام.