قضیه ریاست جواد داوری در فدراسیون بسکتبال بی شباهت با یکی بر سر شاخ بن میبرید نیست.
رئیس فدراسیون بسکتبال بر سر تشکیل مجمع عمومی فدراسیون به عنوان عالیترین رکن تصمیمگیری فدراسیون بسکتبال حاشیههای زیادی به راه انداخته است. از مصاحبههایی که به توصیه دوستان در حمایت از او به راه افتاده تا صحبتهای خودش در یک برنامه تلویزیونی. با همان ادبیات کلیشهای بدون توجه به بار معنایی کلمات. نظیر تلاشهایی که او برای مبارزه برای فساد انجام میدهد و امروز تاوان این نوع مبارزه را در فدراسیونش میدهد.
اما فسادی که داوری از آن صحبت میکند چیست و در کجاست؟ او حتی به طور تعمدی 37 رأی خود را در مجمع انتخابی 9 اسفند 1400 به حدود 40 رأی اشاره میکند و میگوید به واسطه کارنامه 5 سالهاش در هیئت بسکتبال استان اصفهان حالا در اینجاست. یعنی در فدراسیون بسکتبال.
داوری از مبارزه با فساد میگوید اما صحبتهای او با عملکرد 8 ماهه او برای ما ملموس نیست. از اخراج کردن کارمندان فدراسیون که امروز لنگ مخارج زندگی خودشان هستند و او به شکایات آنها وقعی نمیگذارد تا ضایع کردن حق چند تیم. از کنار گذاشتن برخی مربیان در ردههای ملی تا جایگزین کردن دوستان خود. حتی آنان که 4 سال اصلاً مربیگری نکرده بودند. از باند بازی در تیمهای سه نفره بدون نتایج در صحنههای بینالمللی تا خرید بلیتهای گرانقیمت و مسافرتهای چند روزه و بی ثمر تیم ملی که هزینه اضافه روی دست فدراسیون گذاشت. از سپردن مدیریت تیم ملی به پیشکسوت بسکتبال ساکن آمریکا که استعفا کرد تا تقدیم این جایگاه به دلال جهانی به عنوان نخستین مدیر فنی خارجی در بسکتبال! و…
به مسیری که جواد داوری تا ریاست فدراسیون طی کرد کاری نداریم که چه کسانی با چه اهدافی جاده صاف کن او شده بودند و چه برنامههایی اعم از پرونده سازی علیه دیگران پیاده کردند.
نمیتوان در یک ساختار فاسد به دنبال مبارزه با فساد بود. عزل و نصبهای در جهت منفعت فردی و نه ملی از بالاترین نمونههای فساد و خدشه و تخریب اعتماد عمومی و منافع ملی است.
این مبارزه را کسانی که اهل فن و خبره هستند هرگز باور نمیکنند زیرا مبارزه با فساد به دلیل گستردگی بار معنایی آن و بدون انعکاس مصادیق آن یک شعار قشنگی است که امثال داوری برای بی اثر نشان دادن طرفهای مقابل فقط شعارش را میدهند. بی خبر از آنکه بدانند این حرفهای کلیشهای و نخ نما شده در جامعه امروزی نه تنها تأثیری ندارد بلکه همگان را وادار میکند ابتدا در نحوه عملکرد افرادی که مدعی مبارزه با فساد هستند تفحص کنند.
نابرابری و بیعدالتی، حقخوری، بیکار کردن افراد، استفاده از رانت برای افراد مشخص، سوءاستفاده از رسانهها به دلیل قدرت سازمانی و دروغپراکنی در این رسانهها توسط هر فدراسیونی که صورت بگیرد از نشانههای بارز فساد است.
جواد داوری با این صحبتها بار دیگر نشان داد با مسئولیتها و وظایف ریاست در فدراسیون آشنا نیست زیرا مبارزه با فساد بر عهده نهادهای نظارتی است که در وزارت ورزش و فدراسیونها مستقر هستند. بنابراین بهتر است داوری به امور فدراسیون خودش رسیدگی کند که طی 8 ماه فقط ناکامی داشتیم و شکست.