حمایت از تیمهای ملی. کاری که افراد را در کنار یکدیگر جمع میکند تا برای رسیدن به یک هدف تلاش کنند.
تیم ملی بسکتبال یا تیمهای منتخب اعم از تیم ب و نوجوانان و جوانان همه زیر یک چتر حمایتی قرار دارند. حتی در سختترین شرایط یا اختلاف نظر بین افراد، باز هم تیم ملی خارج از حاشیهها و سوگیریها؛ «تیم ملی» است و همه وقت و همه جا زیر چتر حمایتی.
پس از پنجرههای اول و دوم انتخابی جام جهانی 2023، تیم ملی بسکتبال در تدارک آزمونی دیگر با گشودن پنجره سوم در قزاقستان و سوریه است. دو تیمی که در تهران با آنها رودررو شده بودیم. با یک باخت به قزاقها و برد مقابل سوریها.
علاوه بر آن، تیم ملی کمتر از یک ماه آینده، کاپ آسیا را در پیش دارد. مسابقههایی که در آخرین دوره آن – کاپ آسیا 2017 لبنان – با حضور استرالیا و نیوزلند نایب قهرمانی تیم ملی به قدر طلا ارزش داشت.
با وجود این و در شرایط کنونی در مسیر منتهی به کاپ آسیا، تدارک برای پنجره سوم جام جهانی در اولویت است.
در چند وقت اخیر به ویژه بعد از انتخابات 9 اسفند فدراسیون بسکتبال، برخی حرفها در خصوص تیم ملی مطرح میشود که بر خلاف اظهارات در دو پنجره قبلی – به ویژه پنجره دوم 5 و 8 اسفند – ابعاد دیگری پیدا کرده بود.
همدلی
شعار همدلی و تحقق آن در میدان بازیهای ملی بسیار ضروری است اما این روزها توسط برخی رسانهها و افرادی که کمتر در بازیهای قبلی اعتقاد به همدلی داشتند! بیشتر از پنجره دوم حتی اول شنیده میشود. چرا؟ آیا تیم ملی پیش از این تاریخ به همدلی نیاز نداشت؟ تیم ملی در هر دورهای همان تیمی است که به وفاق و همدلی بین همه نیروها از ارکان آن است اما چرا باید در یک دورهای کمتر و در دورهای دیگر بیشتر شنیده شود؟
بازیهای سخت
وقتی تیم ملی بسکتبال در پنجره دوم به قزاقستان در تهران باخت این صحبت به دفعات تکرار شد که قزاقها در اندازه ما نبودند. این صحبت از جهاتی قابل تأیید است اما چند سطر بالاتر و پایینتر دارد. تیم ملی تحت چه شرایطی به قزاقها باخت؟
فدراسیونی در کار نبود، بسکتبال به خاطر در پیش بودن انتخابات ریاست فدراسیون در حاشیه بود، 7 بازیکن تیم ملی به نسبت المپیک تغییر کرده بودند، کادر فنی جدید تیم ملی برای هماهنگ کردن نفرات و تازه واردان فرصت نداشت، حامد حدادی و بهنام یخچالی نبودند و …. شرایط حریف جای خود که بسکتبال بلد بود.
آن بازی سختیهای خودش را داشت همانطور که بازی سخت دیگرمان با قزاقستان در پیش است.
یک نگاه کلی وجود دارد و آن اینکه با سیستم پنجرههای جام جهانی و کاپ آسیا در 5 سال گذشته، بر خلاف تصورات قبلی اندازه تیمها تغییر کرده است.
بازی تدارکاتی
بازی تدارکاتی اوجب واجبات است! بی برو برگرد. تیم ملی بدون بازی تدارکاتی در پنجرههای اول و دوم بازی کرد اما باز جای شکرش باقی است این بار با کادر فنی جدید به صربستان میرود. با حضور حدادی و یخچالی در این پنجره، ترکیب تیم ملی به نسبت پنجره دوم کاملتر است.
لااقل ترکیب چفت و بستدار و قدیمیتر آن با سجاد مشایخی، بهنام یخچالی، محمد جمشیدی، ارسلان کاظمی و حامد حدادی که تیم ملی در دو پنجره قبلی چنین امتیازی نداشت.
آرمان زنگنه یا محمد حسنزاده باتجربه، نوید رضاییفر، محمدسینا واحدی با تجربهی المپیک یا بازیکنان جوان مثل متین آقاجانپور و … بعد از لیگ برتر و دو پنجره همراهی با تیم ملی، از این مرحله به بعد بهتر از قبل میتوانند به تیم کمک کنند.
تیم ملی در بازیهای سخت آینده با همین تعداد بازی تدارکاتی کم، به همدلی و انسجام در بیرون و درون تیم نیاز دارد و حمایت از تیم ملی از پنجرهها تا کاپ آسیا ادامه خواهد یافت اما ای کاش «همدلی»، «بازی سخت» و «بازی تدارکاتی» تحت هر شرایطی و در هر برههای همین بار معنایی امروزی خود را داشت و سلیقههای متفاوت و جهتگیریها آنها را به حرفهای تاریخ مصرف دار در بسکتبال تبدیل نمیکرد.
امروز از قیافه یک نفر خوشمان نمیآید پس همدلی وجود ندارد، بازیها آسان است و رقبا در حد و اندازهمان نیستند. اما چهار صباح بعد وقتی که همین حرفها را به نفع طیف و گروهی دیگر وارونه کنیم و تقدم و تأخر رویدادها را در نظر نگیریم و سطرها را خلاصه بنویسیم نه تنها به نفع بسکتبال کار نکردهایم بلکه اختلافاتی را دامن میزنیم که برای جبرانش کار از کار گذشته است.