جمشیدی و قاعده بازی

جمشیدی و قاعده بازی

سایت خانه بسکتبال ایران؛ از دیشب که لایوها و استوری‌ها علیه موضع‌گیری یکی از این سایت‌های چی چی نیوزها را دیدم وشنیدم چند نکته به خاطرم رسید که با شما در میان بگذارم.

ماجرا چیست؟

یک بولتنی علیه محمد جمشیدی ملی‌پوش بسکتبال مطالبی نوشت. در این مطلب از حامیان جمشیدی در ماجرای انتقاد و اعتراض او به عملکرد شاهین‌طبع و حاشیه‌های تیم ملی بسکتبال به عنوان چند عنصر شناخته شده و تفرقه‌انداز نام برده شده است.

در ادامه این متن همچنین بدون ذکر نام، به دو سه خبرنگارمسأله‌دار و خبرنگارنما اشاره شده است.

مطلب اسم ندارد اما پر از تناقضات همراه با قضاوت‌هایی است که نویسندگان آن برای جامعه بسکتبال مشخص کرده‌اند و علیه منتقدان، خط و نشان کشیده‌اند!

جمشیدی و شیمیدر

کاوش بسکتبال به عنوان حامی جمشیدی و هر ملی‌پوش دیگری که احساس کند حقش ضایع شده است، همیشه موضع مشخص و روشن و به نام و با امضاء داشته است.

در مطلب این بولتن، نویسندگان و خط دهندگانش به مسائلی در مورد قرارداد جمشیدی با شیمیدر پرداختند. همین جا اعلام می‌کنم قرارداد ملی‌پوش بسکتبال با این باشگاه ربطی به من و رسانه‌های من ندارد. هرگز در این موضوع ورود نکرده و نخواهم کرد. شیمیدر، جمشیدی و قانون نقل و انتقالات در این خصوص تصمیم خواهند گرفت. مثل ارسلان کاظمی که گفته می‌شود با دو باشگاه قرارداد دارد.

بنابراین بحث من، شیمیدر نیست و حریم باشگاه شیمیدر به لحاظ حقوقی در قرارداد با جمشیدی همچنان محفوظ است، اما در مورد صحبت‌های جمشیدی و تیم ملی و عملکرد شاهین‌طبع چرا. موضع من همان است که تاکنون بود.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  جُستارهایی در فلسفه، فرهنگ و ایده‌های بسکتبال/بسکتبال، آغاز یک فلسفه - قسمت دوم

آنچه این روزها در حاشیه تیم ملی می‌گذرد نتیجه عملکرد غلط شاهین‌طبع است و این زخم کهنه از درون سر باز کرده است و ربطی به نوشته این سایت به «خبرنگار مسأله‌دار» و «خبرنگارنما» ندارد. تأکید روی این موارد مثل همیشه معنایش به حاشیه راندن بحث اصلی است که همانا پوشاندن ضعف‌های فنی و مدیریتی شاهین‌طبع در تیم ملی است. درست مثل جریان ارسلان که چو انداخته بود من مشاورشم! الانم همان بازی را سر جمشیدی درآورده است.

از دیشب واکنش خبرنگاران به این ماجرا نشان داد حواس‌شان جمع است. حتی بیشتر از گذشته. در عجبم هنوز کسانی هستند که خام حرکت‌های ایضایی شاهین‌طبع می‌شوند تا حواس‌مان را از مسأله اصلی در تیم ملی پرت کنند!

آقا لاس نزن، نامت را بگو، حرفت را بزن

دوره فحش دادن به افراد از طریق پیج‌های فیک و سایت‌های بی ربط به بسکتبال منسوخ شده است. سواد رسانه‌ای و احترام به شعور مخاطب توسط رسانه‌ها و افراد با هویتی که در آنجاها می‌نویسند، این مشکل را برطرف کرده است. حالا شما برو و بی نام و نشان هر کجا دلت می‌خواهد به مردم فحش بده.

اگر مثل من به حرف‌هایی که می‌زنم و می‌نویسم اعتقاد دارم، یا خود جمشیدی که بنا به اعتقاداتش حرف زد، به حرف‌های خودتان در مورد دیگران اعتقاد دارید پای مطلب‌تان امضاء بزنید، لاس نزنید.
از مسأله‌دار بودن خبرنگار بنویسید. از خبرنگارنما همینطور.

معیار من چی چی نیوزها نیستند

در بسکتبال روی هم 8 – 7 خبرنگار و بسکتبال نویس داریم با دو سه نفر دیگر آن ور آبی. خیلی جاها با اختلاف‌نطرهای بنیادین اما با رعایت قاعده بازی. زور هر کدام از این 8 – 7 نفر و آن دو سه نفر؛ از آنچه فکرش را با ممبرهای میلیونی و چند صد هزار نفری برخی کانال‌ها با بازی‌های بی‌قاعده‌ای که می‌کنید بیشتر است. بنابراین خودتان را اذیت نکنید.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  تیم ملی بسکتبال؛ گذشته، حال و آینده / داستان یک صعود

مخاطب بسکتبال به دنبال این است که این جمع معدود در مورد هر پدیده و اتفاق و رویدادی در بسکتبال چه واکنش و موضع‌گیری دارند.

 

افشین رضاپور

دیدگاهتان را بنویسید