مجتبی پیرعباسی رئیس هیئت بسکتبال استان خوزستان پس از دو سال و نیم ریاست در این هیئت جای خودش را به گزینهی سرپرستی داد.
فدراسیون بسکتبال ماهها در تلاش بود تا پیرعباسی را برکتار کند اما نتوانست اما حالا بعد از گذشت ۹ ماه و با وجود فشارهای معاونت وزارت ورزش و جوانان، هیئت بسکتبال استان خوزستان بعد از دو سال و نیم ثبات و برنامهریزی وارد اداره نامطمئن سرپرستی شد. آن هم سرپرستی به توصیه مسئولان بالادستی و از خانواده تکواندو!!!
تغییری که رد پای سیدمحمد پولادگر در آن پیداست. معاون وزیری که این روزها به دلیل کوچک شدن فدراسیون بسکتبال باید او را صحنهگردان اصلی بسکتبال دانست.
البته با اوضاع و احوال قابل پیش بینی بسکتبال از ۹ ماه قبل تاکنون جای تعجب نداشت که پیرعباسی کنار گذاشته شود چون بسکتبال و صحنهگردان اصلی آن به دلیل ضعف در شناخت این ورزش همینطور نداشتن قدرت تصمیمگیری و تشخیص آینده، تاکنون لطمات جبران ناپذیری به بسکتبال وارد کردند.
ایراد دیگری که به بسکتبال وارد است جامعه خوابزده و بیتفاوت این ورزش است که با وجود افتخارات فراوان در گذشته، امروز جولانگاه بچه محصلها و تصمیمگیرندگان بالادستی از جمله شکست خوردهها و بازندههای تکواندو شده است!
سستی جامعه بسکتبال و رؤسای هیئتهای استانی که درون اتاقهای محل کارشان به آینده بسکتبال بی تفاوت مینگرند و کل فعالیتشان پاراف و امضا زیر نامههای بی مصرف و بی خاصیت است، دست به دست هم داده است تا حال و روز بسکتبال تیره و تاره شود.
آن دسته از رؤسای هیئتهایی که در همان اتاقها لانه کردهاند و هیچ کاری جز زنگ زدن به رئیس آن هم صرفاً به خاطر حفظ صندلی خود ندارند، به بسکتبال کمکی نکردند و نخواهند کرد. سر آخر هم همین رئیس برکنارشان میکند. خیلی زودتر از آنچه تصور میکنند چون این فرد در این ۹ ماه ثابت کرده است به جز عزل و نصب کاری نمیشناسد و برنامهای ندارد.
بسکتبال، ۳۱ رئیس هیئت استانی مثل مجتبی پیرعباسی میخواهد. مطالبهگر و مسئولیتپذیر و منتقد.
با مثل پیرعباسی بسکتبال ساخته میشود نه آن رئیس هیئتی که تا دو روز قبل از رفتن طباطبایی مجیز او را میگفت و بعدش جیرهخوار داوری شد.
پیرعباسی از بسکتبال خوزستان درسهای بزرگی به ما یاد داد. تیم لیگ برتری که توسط همین فدراسیون، امتیاز مردم استان در سطح اول بسکتبال کشور از آنان سلب شد. یا منتقد ضعف عملکرد فدراسیون که نتایج ضعیف ۹ ماه گذشته را در همان آغاز با این شیوه اداره کردن بسکتبال پیش بینی کرده بود. همچنین سعی داشت مجمع بسکتبال را بیدار کند و به همگان بگوید نقش هیئتها فقط روز رأی گیری نیست بلکه هیئتها در کل سال باید نقش نظارت، مطالبهگری و پرسشگری داشته باشند و از یک مجمع بی خاصیت و خواب آلوده به عناصر اصلی قدرت و تصمیم گیری در بسکتبال تبدیل شوند زیرا نقش واقعی مجمع به عنوان عالیترین رکن تصمیمگیری بسکتبال با خواستها و نیازها و مطالبات هیئتهای استانی تبیین میشود.
رئیس فدراسیونی که فقط ۹ ماه پس از ریاست به جای اهداف و برنامههای کلاننگر در حال گدایی کردن رأی است و با امثال شهردار فلان شهر که هیچ حرکت مثبتی به عنوان رئیس هیئت بسکتبال استانش ندارد عکس یادگاری میگیرد، نباید به برنامهمحور بودن او اعتماد کرد بلکه وقت بسکتبال را میگیرد. کسی که تمام ذهن و فکرش در ۹ ماه گذشته کنار گذاشتن تیم خوزستانی از لیگ برتر است یا توسط قدرت سازمانی و مسئولان بالادستی رئیس هیئت همین استان را کنار میگذارد، فکر و اهداف توسعهای در بسکتبال ندارد و فقط در عزل و نصب مخالفان و مؤافقان گیر کرده است.
بسکتبال مثل پیرعباسی میخواهد که از هیئتش در استان تا بسکتبال کشور فقط و فقط به فکر بسکتبال بود. میتوانست مثل خیلیها حرف نزند اما زد. مثل خیلیها دیده را ندید بگیرد اما چنین نکرد چون چیزی برای خودش نمیخواست. هدفش بسکتبال بود. در این مقطعی که مملو از ویرانگری در بسکتبال شده هر کسی که هدفش بسکتبال است؛ بسمالله. بسکتبال با ترسوها ساخته نمیشود.
بخدا ایشون را بزارید مسئول ورزش مملکت ، کل ورزش مملکت آباد میشه
درو به شرفت مرد بزرگ.
ورزش ما به مدیرانی اینچنینی نیاز دارد، هر چند مدیران اینچنینی توسط کوته فکران بالادستی تحمل نمیشوند!
انسانهای شجاع هیچ وقت در مقابل ظلم و نادانی سر خم نمیکنند . انسانهای کوچک و بی مایه به هر صورت دنبال صندلی هستند .